دوستی که تازگی ها به کانادا مهاجرت کرده، تعریف می کرد که چقدر در خیابان های شهر تازه ای که در آن زندگی می کند؛ افراد دارای معلولیت می بیند و متعجب بود از این که چرا در تهران این افراد وجود ندارند! پاسخِ تعجب او تنها یک جمله بود؛ افراد دارای معلولیت هستند اما در بستر این شهر دود و اندوه ، جایی برای آن ها وجود ندارد…
در این شهر ماشین ها زندگی می کنند!
تهران شهر ماشین است، شهر ترافیک، شهر ساختمان های سر به آسمان کشیده، شهر کوچه های تو در تو، شهر پیاده روهای غیر استاندارد، شهر دود…باید پذیرفت افرادی که به واسطه مشکلات جسمی نمیتوانند مثل شهروندان عادی از چاله چولههای خیابانها بپرند، از پلههای بانک و ادارات بالا بروند، موانع موجود در مسیر حرکت را دور بزنند و بدون اینکه نیاز به کمک داشته باشند سوار تاکسی و اتوبوس شوند، چارهای جز خانهنشینی ندارند. باید این حقیقت تلخ را قبول کرد که اگر در فضاهای عمومی شهر معلولی نمیبینیم، نشان دهنده کوچک بودن جامعه آماری آن ها نیست. بلکه سندی برای نادیده گرفته شدن آن ها از سوی کسانی است که به عنوان مسئول بر صندلی مدیریت تکیه زده اند، صرفا در روزهای خاصی از سال، در مورد اهمیتِ رعایتِ حقوق معلولین صحبت میکنند، از تشویق حضار بعد از گفتن جمله «معلولیت محدودیت نیست» به وجد میآیند و بعد از آن، حتی برای لحظهای به مشکلات و سختیهایی که یک معلول در زندگی با آن ها مواجه است فکر نمیکنند.
معلولیت محدودیت، هست!
نزدیک به دو دهه است که مدیران دورههای مختلف شهرداری، ادعای مناسبسازی معابر برای افراد دارای معلولیت را مطرح میکنند و تا امروز بهسازی پیادهروها بر اساس حرف همین مدعیان، هزینههای زیادی برداشته است. اما هنوز اوضاع پیادهروها نه برای شهروندان عادی و نه برای افراد داری معلولیت حتی با وجود قانون حمایت از حقوق معلولان با ضمانت اجرا، مناسب نیست. آمارهای جهانی جمعیت افراد دارای معلولیت را حدود ۱۲ درصد از کل جمعیت تخمین زده است که میتوان به دلایل مختلف آمار در ایران را بالاتر از میانگین جهانی دانست که نشاندهنده لزوم توجه ویژه به این افراد دارای معلولیت است. یک پیادهروی ایمن نه تنها محدود به شهروندان دارای معلولیت نمیشود بلکه میتواند پذیرای سالمندان، زنان باردار و کالسکه بهدست و کودکان نیز باشد. همچنین کشوری که جمعیت آن رو به سوی سالمندی دارد و بر اساس پیشبینیها تا سال ۱۴۲۰ با ۲۵ درصد سالمند رو به رو خواهد بود، باید مناسب سازی اماکن عمومی شهر را اولویت خود قرار دهند.
شهرداری؛ از افزایش بودجه ها تا ناتمامیِ وعده ها!
سال گذشته بود که اعلام شد با وجود تلاشهای پراکنده شهرداری طی سالیان متمادی، از ۲۰.۰۰۰ کیلومتر پیادهرو، ۱۲۰۰۰ کیلومتر آن غیر اصولی بوده و پذیرای شهروندان با نیازهای ویژه نیستند و ۸۰۰۰ کیلومتر دیگر آن هم خیابانهایی بدون پیادهرو هستند. این در حالی است که بر اساس آمار دیگری که در همان دوره اعلام شد؛ تعداد پروژههای شهرداری برای مناسب سازی معابر ۶۵ پروژه در کل شهر تهران و ۱۰ الی ۱۵ پروژه در هر منطقه که مجموعاً به اجرایی شدن ۵۰۰ پروژه به شکل سالانه، تخمین زده شده است. دیده ها و شنیده ها حکایت از آن دارد که در دو دهه اخیر اقدامهای مدونی در حوزه مناسب سازی انجام نشده است. در این میان، برای سال آینده ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیارد تومان برای این مناسب سازی بودجه در نظر گرفته شده است. امسال نیز رقمی نزدیک به همین عدد در ردیف بودجه به نام معلولان و مناسب سازی پیاده روها درج اما گویا به کام دیگران خرج شده است! جالب آنکه سال ۹۸ بودجه اختصاصی برای بهسازی معابر، ۷۵ میلیارد تومان بود. یعنی طی سه سال بودجه ۱۲ برابر شده اما اقدامات نیز متناسب با این افزایش بودجه، صعود کرده؟ الله اعلم! بررسیها نشان میدهد که طی ۵۰ سال اخیر مبالغ زیادی در راستای ایجاد و بهبود مسیرهای پیادهرو صرف شده است. به گونهای که میتوان گفت که حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در ۵۰ سال اخیر به ارزش پول فعلی برای پیادهروها هزینه شده اما همچنان وضعیت رضایت بخش نیست. اما شاید برای بسیاری از خوانندگان این گزارش، این سوال مطرح باشد که آیا قانونی برای حمایت از حقوق شهری افراد دارای معلولیت وجود ندارد؟!
قانونی که یک گوشه خاک می خورد!
در سال ۹۷، قانون تکمیلیتری در خصوص حقوق افراد دارای معلولیت با اضافه کردن ضمانتهای اجرایی ابلاغ شد که قانون سال ۸۳ را منسوخ کرد. سایت همستان در توضیح این قانون می نویسد که تبصره ۳ قانون مذکور، وزارتخانهها و شهرداری را ملزم به اجرای استانداردهای بینالمللی برای مناسب سازی معابر کرده است. همچنین بر طبق ماده ۳ قانون حمایت از معلولین با ۱۳ عضو ناظر از جمله وزیر کشور، رئیس سازمان و معاون وزارت راه و شهرسازی، معاون وزارت صنعت، معدن و تجارت، معاون وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، معاون وزارت آموزش و پرورش، معاون سازمان برنامه و بودجه و چند عضو ناظر دیگر؛ امکان طرح دعوی برای متخلفین با مجازات جزای نقدی، انفصال موقت یا دائم از خدمات عمومی، تنزل مقام و یا محرومیت از انتصاب به پستهای حساس و مدیریتی و حتی اخراج از نهاد یا سازمان مربوط مشخص شده است اما ضعف فضاهای نظارتی تا امروز سبب شده ضمانت اجرایی در قانون حمایت از معلولان عملاً دیده نشود. این فعال اجتماعی در پایان یکی از بزرگترین مشکلات مدیریت شهری را عدم معرفت و شناخت لازم در بدنه آن و آموزش مستمر و سراسری برای مدیران، کارکنان، ناظرین و پیمانکاران را برای حل آن الزامی دانست.
اما در عمل
وعده ها نمایشی است! به همین سادگی … تهران فرهنگ شهری، زیر ساخت های لازم برای زندگی فردی را نیز ندارد. حال اگر در این غائله، فرد، دارای معلولیت نیز باشد دیگر کلاهش پس معرکست! تنها در روزها و مکان هایی خاص ، مدیران می آیند و با لبخند، وعده هایشان را به روزرسانی می کنند که آقایان و خانوم های دارای معلولیت! خیالتان راحت؛ فراموش کردنتان، فراموشمان نمی شود…
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟