وقتی به سیمای بازیگری خسرو شکیبایی در طول چهار دهه حضور درخشانش در عرصه بازیگری میاندیشیم، لحظات خاصی را به خاطر خواهیم آورد: حمید «هامون» وقتی خبر رابطه غیر افلاطونی مهشید با عظیمی را میشنود، خرد میشود و فرو میریزد؛ صفای «پری» در تاکسی گریه میکند و دیگر افراد داخل تاکسی را هم به گریه میاندازد؛ رضا رضاییمنش در نامه به دخترش «کیمیا»، مینویسد: «سهم ما هم یک یادش بخیر ساده...»؛ رضا صباحی خبر خراب شدن «خانه سبز» را که میشنود، گوشهای مینشیند و زار زار گریه میکند؛ عادل و ابی مشرقی، هر کدام برای عشقهای دور از دسترس خودشان اشک میریزند؛ عمو رحیم در حال گریه اعتراض میکند که چرا یک ایرانی باید به یک اسیر عراقی سیلی بزند. یادآوری تمام این لحظات، مدخل مناسبی است برای بررسی سیمای بازیگری خسرو شکیبایی.
نقش ها و یادها
خسرو شکیبایی در هفتمین روز از بهار سال ۱۳۲۳ پا به این جهان گذاشت. تا پیش از انقلاب فقط در عرصهٔ تئاتر و دوبله فعالیت داشت اما قبل از ورود به تئاتر در حرفههایی چون خیاطی و کانالسازی و آسانسورسازی کار میکرد. شکیبایی فعالیت حرفهای در سینما را با بازی در فیلم «خط قرمز» (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۱) آغاز و در طول ۴۵ سال فعالیت هنری، در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی بازی کرده است. شکیبایی هنرمند پولسازی برای عرصه تصویر بود و فیلمهایش طی چند سال جز پرفروشترین فیلم های جدول اکران بودند. «هامون» با فروش بیش از ۵۰ میلیون تومان در سال ۶۹، «خواهران غریب» با فروش ۴۰۰ میلیون تومانی در سال ۷۵، «سالاد فصل» با فروش ۴۳۰ میلیون تومانی در سال ۸۳ و «دلشکسته» با فروش ۵۰۰ میلیون تومانی در سال ۸۶. شکیبایی بعد از ۶۴ بهار، یادگاریهای بیشماری خلق کرد ولی انگار دیگر آرامش را در جای دیگری میدید. او ۱۴ سال پیش در چنین لحظهای، سوار «اتوبوس شب» شد و با آوای سحرانگیزش امیدوارانه خواند: «روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد. در رگها نور خواهم ریخت و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پرخواب، سیب آوردم، سیب سرخ خورشید…»
این خبر تکمیل میشود
هشدار جدی پزشکان و متخصصان عفونی
بررسی دو گروه فیکنیوز
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک