مصطفا کمالی
یکی از چشمان دانشآموز روستایی شهرستان خاش در پی تنبیه معلم پرورشی با شلنگ به خون نشست، این دانش آموز میگوید معلم به صورت مستقیم سه ضربه با شلنگ به او زده. یکی به دست، دومی به سینه و سومی به صورت اما مدیر مدرسه در واکنش به این صحبتها میگوید: علی تحت تاثیر جو قرار گرفته است علی اینجا باشد خیلی از واقعیت ها مشخص خواهد شد.
یار محمد زهی، عموی این دانش آموز در هفتم بهمن ماه گفته بود: علی دانش آموز سال چهارم دبستان بنیاد علم نصرت آباد خاشهست، روز یک شنبه دوم بهمن در زنگ تفریح معلم پروشی این دانش آموز حدود ۳۰ تا ۴۰ متر دنبال علی میافتد. چشم بچه بر اثر ضربات شلنگ خون ریزی می کند و متاسفانه معلم او را تا پایان وقت مدرسه در مدرسه نگه می دارد. خاش هم متاسفانه چشم پزشک ندارد و هفتهای یک تا دوبار چشم پزشک از زاهدان میآید. پیش بیناییسنج هم بردیم اصلا دید نداشت و دیدش کاملا مختل شده بود. به ما گفتند سریع ببریم بیمارستان الزهرا زاهدان، پزشک ها معاینه کردند و بخاطر حالت تهوعی که علی داشت پزشک ها گفتند قبل از اینکه ما مشکل چشم علی بررسی کنیم مهم تر از این حالت تهوعاش است. چون ممکن است ضربه مغزی شده باشد.
او ادامه داد: سی اسکن اش را نوشتن و گفتند بروید بیمارستان خاتم سی تی اسکن اش را بگیرید، در بیمارستان خاتم پزشک مغز اعصاب گفت باید حتما بستری شود. فرداش که سی تی اسکن گرفتند گفتند مشکلی ندارد. روز بعد که روز سوم بود رفتیم پیش چشم پزشک. چشمپزشکها شورایی جلسه گذاشتند و نظر دادند که خون ریزی کرده. گفتند در این چند روز هر روز بیایید برای معاینه. یک تعدادی قرص و قطره هم نوشتند که بدهیم، اگر بهبود پیدا کرد که بهتر! اگر نه که باید عمل شود. نزدیک پنج تا شش روز است که هر روز میبردیم پیش چشم پزشک. وضعیت چشم بچه قبلا رو به بهود بود ولی از دیروز متاسفانه دیدش کمتر شده و آب مروارید آورده به احتمال زیاد باید عمل بشود.
او میافزاید: همان روزی که این اتفاق افتاد ما با رییس مدرسه تماس گرفتیم اما ایشان به ما گفت توی مدرسه هیچ مشکلی برای علی پیش نیامده احتمالا بیرون با کسی درگیر شده. بعد از دو سه روز، اصل اتفاق را تایید کرده اما گفت معلم میخواسته شوخی کند که اتفاقی به چشم بچه خورده...
عموی این دانش آموز در پاسخ به این سوال که «آیا علی پیش از این هم مورد تنبیه بدنی قرار گرفته بود یا نه؟» میگوید: «قبلا هم در این مدرسه این دانش آموز را بخاطر مسایل درسی زده بودند که ما اعتراض کردیم که شما وظیفهتان همین آموزش است و حق زدن بچه را ندارید.»
برای آگاهی از چند و چون ماجرا به روستای نصرتآباد رفتیم. وقتی وارد مدرسه شدیم، رئیس شورای نصرت آباد هم در مدرسه حضور داشت. او درباره این اتفاق گفت: «این معلم از بهترین معلمهای اینجاست، ایشان قصدی نداشته است. بچه پیراهن معلم را کشیده و معلم هم به شوخی خواسته او را از خودش دور کند که متاسفانه این برخورد اتفاق افتاده است.»
آقای جمالزهی مدیر مدرسه روستای نصرتآباد هم در این مورد می گوید: این اتفاقی که افتاده سهوی بوده و عمدی درکار نبوده. ضربهای هم درکار نبوده است. الان همان معلم پرورشی برای عیادت دانشآموز به زاهدان رفته و پیگیر مداوای این دانش آموز است. مطمنا علی تحت تاثیر جو قرار گرفته. اگر اینجا باشد خیلی از واقعیتها مشخص میشود.»
جمالزهی میافزاید: این معلم با این دانش آموز ارتباطی صمیمی داشته و دارند که تمامی این دانش آموزان شاهد این قضیه هستند.
تلاش میکنیم در مورد چگونگی رفتار با بچهها، با دانشآموزان گفتگو کنیم. بیشتر بچهها تمایلی به حرف زدن ندارند. فقط یکیشان که از بقیه شیطانتر به نظر میرسد چند جملهای میگوید: «...من خودم بخاطر شوخی با همکلاسیم ۱۵ تا شیلنگ خورد. تا زدند گفتند بروید دستتان را با آب سرد بشویید. سر صبح بود. چسبید! بعدش هم گفتند بروید دور حیاط اشغالها را جمع کنید و دوباره بیاید....»
گفتنی است خانواده علی که در این مدت برای درمان فرزندشان در زاهدان بودند روز سه شنبه ۱۱بهمن عازم خاش شدند گفتهاند شنبه یا یک شنبه هفته آینده برای معاینات و درمان بیشتر راهی تهرانخواهند شد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟