جاکوب در مطلبی نوشت: کیفرخواست دونالد ترامپ، بزرگترین خبر هفته بود. اما چیزی که در حماقتهای رایج ترامپ در اسناد سالنهای رقص و حمام او افشا شد، نقشه آمریکا برای حمله به ایران بود.
پرمخاطبترین خبر هفتهی پیش برمیگردد به جدیدترین کیفرخواست دونالد ترامپ؛ کیفرخواستی که اینبار قویتر از دفعات پیش، دونالد ترامپ را مورد هجوم قرار میدهد.
قطعاً کیفرخواست مزبور به سبب کمدیبودنِ بیش از حدِ قانونشکنیهای او، ارزش خواندن پیدا میکند: قرار دادن جعبههایی روی جعبههای اسناد طبقهبندیشده در حمام و روی سن سالن رقص، آن هم در معرض دید عموم... و اذعان جدی ترامپ بر اینکه این اسناد کاملاً سری هستند و نباید فاش شوند!
بله! در جزئیاتی که تقریباً به طور کامل نادیده گرفته شده است، محور اصلی این پرونده، به مجموعهای از برنامههای مخفی دولت امریکا برای حمله به ایران برمیگردد.
همزمان نیوریورک پست نیز نوشته است: در کیفرخواست مزبور آمده اسنادی که ترامپ نگهداشته و به استراحتگاه مار-آ-لاگو منتقل کرده است، این موارد را شامل میشده: «توانمندیهای دفاعی و تسلیحاتی ایالاتمتحده و کشورهای خارجی؛ برنامههای هستهای ایالاتمتحده و متحدانش در برابر حمله نظامی؛ و برنامههایی برای تلافی احتمالی در پاسخ به حملات خارجی.»
بنا به گزارش نیویورک پست، کیفرخواست مزبور همچنین به دیداری که در باشگاه گلف او در بدمینستر صورت گرفته اشاره کرده است. دیداری که شامل او و دستیارانش به همراه دو نفری میشده که در حال نوشتن بیوگرافی مارک میدوز، رئیس سابق کارکنان کاخ سفید بودند.
گویا در این دیدار ترامپ اعتراف کرده است که یک سند نظامی محرمانه در مورد حمله نظامی احتمالی به ایران را پیش خود نگه داشته است. رئیسجمهور سابق قدرت این را نداشته که این سند را از حالت طبقهبندی خارج سازد.
[ترامپ اعتراف کرده بود که اسناد محرمانهای در مورد حمله احتمالی به ایران در سال ۲۰۲۱ در اختیار دارد.]
نیویورک پست تاکید کرده ظاهراً ترامپ در دیداری که با گروهی شامل مارگو مارتین داشته، به این موضوع اعتراف کرده و از «گزارشی چهارصفحهای» حرف زده بود که توسط خودِ مارک میلی تایپ شده بود. طرح حمله مزبور شامل استقرار تعداد زیادی نیرو میشد؛ و مارک میلی در دوران صدارت ترامپ بارها او را به این کار ترغیب کرده بود (البته منابعی که با CNN گفتگو کردند انکار کرده بودند که مارک میلی این اسناد را تایپ کرده است).
به نوشته نیویورک پست، پس از آن، مارک میلی بارها چنین موضوعی را انکار کرده بود. ترامپ هم از اینکه او از قبول مسئولیت طرح حمله سر باز زده است، ابراز ناامیدی کرده بود؛ و گفته بود اگر بتواند، این سند را منتشر خواهد کرد. موضوعی که از ناامیدی ظاهری ترامپ ناشی میشود. او ادعا کرده بود که این روایتی ناصحیح از جانب مطبوعات است: اینکه این بنیامین نتانیاهو و مارک میلی بودهاند که پس از شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ ترامپ را ترغیب به حمله به ایران کردهاند. حملهای که به ظن آنها میتوانسته به هجومی تمامعیار بینجامد. به گفته ترامپ طرح این حمله به طور مستقل توسط ارتش، طراحی و به او ارائه شده بود.
[البته در آن سخنان میلی از طرحهای ترامپ برای حمله به ایران (پس از انتخابات ۲۰۲۰) عقبنشینی کرده و در مقطعی گفته بود که: «عملیکردن این تصمیم جنگ وحشتناکی را به بار خواهد آورد»).]
در همین رابطه جاکوب در ادامه گزارش خود را اینگونه تکمیل کرده است: حالا براساس کیفرخواست ترامپ میگوید که: «من در این پرونده پیروز میشوم. البته که بسیار محرمانه است.» (و بعد با خنده ادامه میدهد: «به عنوان رئیسجمهور میتوانستم آنها را از حالت محرمانه خارج کنم. اما حالا دیگر نمیتوانم.»)
کارول دی. لئونینگ و فیلیپ راکر، از خبرنگاران واشنگتنپست، در کتاب خود با عنوان «I Alone Can Fix It» نوشتهاند که میلی به یکی از دوستان نزدیک خود گفته که او جلوگیری از جنگ با ایران، آن هم تا پیش از مراسم تحلیف ۲۰۲۱ را از «مأموریتهای خود» میدانسته. همچنین در این کتاب مارک میلی به عنوان یکی از مشاورانی به تصویر کشیده شده که بر ترور قاسم سلیمانی توسط هواپیماهای بدون سرنشین، تأکید داشته است.
گزارشات انتشاریافته در آن زمان، تصویر روشنی از میلی به نمایش نگذاشتند. چرا که او این حملهی بیپروا را براساس اطلاعاتی مبهم در مورد تهدیدهایی که عملاً محقق نمیشدند، توجیه کرده بود.
سوای اینکه میلی در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، تصویری خویشتندارانه از خود به نمایش گذاشته و این در حالیست که دونالد ترامپ را باید دروغگویی بیامان دانست.
به هر حال نکته مهمتری که وجود دارد این است که آیا اصلاً برنامهای برای حمله به ایران وجود داشته است یا نه. میتوان استدلال کرد که ارتش باید براساس انواع حملات احتمالی برنامهریزی کند. (حتی اگر این سند تنها سندی فرضی باشد که برای مواقع اضطراری بایگانی شده.)
اما نکته اینجاست که این اتفاق در بحبوحه سالها تشدید تنشها میان ایران و ایالاتمتحده، و بلکه شاید خطرناکتر از آن، میان ایران و اسرائیل در حال وقوع است.
دولت دوم حالا سالهاست که دولت بایدن را تحت فشار قرار داده تا موضع تهاجمیتری در قبال ایران اتخاذ کند؛ فشاری که در دولت تندروی کنونی نتانیاهو، که حملاتی را هم در داخل ایران انجام داده، افزایش بیشائبهای داشته است.
اخیراً اطلاعاتی از Discord فاش شده که نشان میدهد خود سیا نمیداند اسرائیل تا چه حد در مورد تهدیداتش جدی است. با این وجود کاخسفید نشان داده که تمام اقداماتی را که اسرائیل تصمیم به انجامشان داشته باشد، تأیید میکند. حتی اگر این تصمیم، کشاندن منطقه به یک جنگ تمامعیار منطقهای باشد.
مضاف بر آنکه نتانیاهو تأکید کرده که علیرغم پیشرفتهایی که در مذاکرات هستهای اتفاق افتاده است، اسرائیل به هیچگونه توافقی پابند نبوده و تلاشهای هستهای ایران را هم متوقفشده نمیداند. هرچند که همین اواخر مطابق با مقاله استراتژی دفاع ملی خود پنتاگون، ایران نهفقط سلاح هستهای ندارد؛ بلکه حتی به دنبال آن هم نیست.
نقشههای جنگی امریکا برای ایران نشان میدهد که برای کشاندن ایالاتمتحده به جنگی فاجعهبار نیازی به همراهی اسرائیل نیست؛ خصوصاً اگر چنین جنگی به کشتن امریکاییها نیز ختم شود.
و این جنگ نهفقط برای ایرانیان بیگناه، بلکه در سراسر جهان فاجعهبار خواهد بود...
... بدین ترتیب قیمت نفت بیثباتتر خواهد شد. این را اضافه کنید به ویرانیِ اقتصادیای که برآمده از جنگ اوکراین است. موضوعی که خود به طور بالقوه خواهد توانست شرایط را برای یک رویاروییِ بسیار بزرگتر و خطرناکتر فراهم کند.
اتحاد عمیق ایران با روسیه به هر حال خواهد توانست مسکو را نیز وارد این جنگ کند... و این کشور را به جبهه دوم نبرد نیابتی جهانی میان دو ابرقدرت هستهای، یعنی امریکا و روسیه تبدیل نماید... و در عینحال قدرت هستهای سوم، یعنی اسرائیل را نیز به این جنگ بیفزاید.
اما هنوز به آن مرحله نرسیدهایم. بر مردم صلحدوست آمریکا واجب است که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تحقق چنین سناریویی به عمل بیاورند. آن هم نهفقط برای پرهیز از لفاظیهای بیهوده سال گذشته در مورد جنگهای غیرقانونی و امپریالیسم و حقوق بشر و قوانین بینالملل؛ بلکه برای جلوگیری از مرگ بیگناهان و تحمل رنجهای بیهوده.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟