نکته اینجاست که در این میان هیچ خبری از شبکه «شاد» آموزش و پرورش نیست. شبکهای که قرار بود بستری یکپارچه و مناسب برای آموزش آنلاین باشد و دسترسی همه شهروندان به کلاسهای غیرحضوری را فراهم کند. در نبود این شبکه هر مدرسهای از بسترهای متفاوتی برای آموزش آنلاین استفاده میکند که اختلال در آنها میتواند به تعطیلی کلاسها منجر شود. برخی خانوادهها در گفتوگو با فراز تایید میکنند که به دلیل نبود بستر مناسب دیروز و امروز کلاس دانشآموزانشان تشکیل نشده است. به نظر میرسد تداوم آلودگی هوا از یک سو و نبود سیاستهای درست برای آموزش و کار غیرحضوری در سوی دیگر وضعیت شهروندان را بیش از پیش سردرگم کرده است. در چنین شرایطی رضامراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش اما هر از گاهی همچنان به اظهارنظرهای جنجالی به مناسبتهای مختلف بسنده کرده است. چراکه نام او نه برای اقدامات موثر بلکه به دلیل حاشیهها هرازگاهی به میان اخبار میآید.
ناهماهنگیها امروز وقتی عجیبتر میشود که در دوران کرونا تقریبا همه مشاغل و آموزش به شکل غیرحضوری بود. بنابراین زیرساختها و تجربیات آن دوره قاعدتا باید از مشکلات امروز آموزش غیرحضوری جلوگیری کند. آن هم در حالی که تهران ۲۲ هزار کلاس درس ابتدایی دارد که ۶۳۰ هزار دانشآموز در آنها درس میخوانند و از این میان ۱۳۰ هزار نفر کلاس اولی هستند؛ کلاس اولیهایی که در واقع حساسترین مقطع تحصیلی را میگذارنند.
از سوی دیگر تعداد روزهای آلوده تهران در سال گذشته ۱۷۰ و تعداد روزهای هوای پاک فقط ۳ روز بوده است. روندی که امسال نیز ادامه یافته و همچنان به نظر میرسد با فرارسیدن روزهای سردتر معضلات متعددی به همراه خواهد آورد. در چنین شرایطی پیشبینی امکانهای لازم برای روزهایی که مدارس به دلیل آلودگی باید تعطیل شوند از ملزومات و اقدامات بدیهی آموزش و پرورش است. چرا که بخش بزرگی از دانشآموزان پایتخت در مدارس دولتی و بخش کوچکتری از آنان در مدارس غیرانتفاعی تحصیل میکنند و یکپارچه بودن ساختار آموزش غیرحضوری ضروری به نظر میرسد. مسئلهای که در دوران کرونا مورد توجه بود اما حالا برنامه «شاد» تا حد پیامرسانی برای مدیران مدارس نزول کرده است. شاد قرار بود دانشآموزان را از آسیبهای فضای مجازی دور کند و شبکهای جامع برای آموزش آنلاین آنها با بستههای آموزشی فراوان باشد. شبکه شاد همچنین قرار بود ابزارهای آموزش خلاقانه را در اختیار معلمان و دانشآموزان قرار دهد اما این اتفاق نیز رخ نداد و ارتباط صداوسیما و شبکه شاد که در دوران کرونا برقرار شده بود نیز امروز کمرنگ شده است.
اما سوال دیگر اینجاست که آموزش و پرورش چه پیشنهادی برای پدران و مادران شاغل در روزهای غیرحضوری بودن مدارس ارائه داده است؟ چراکه والدین دانشآموز نیز باید قابلیت دورکاری داشته باشند و در غیر این صورت روزهای غیرحضوری بودن مدارس برای آنها تبدیل به چالش خواهد شد. چالشی که میتواند شامل۶۳۰ هزار دانشآموز و در واقع ۶۳۰ هزار خانواده در شهر تهران شود. بنابراین هر سیاستی باید با توجه به ابعاد مختلف آن پیاده شود تا کمترین پیامد منفی را برای جامعه داشته باشد.
معضل دیگر آموزش غیرحضوری سرعت اینترنت است که در دو سال گذشته همواره شیبی نزولی داشته است. گزارشهای منتشر شده از سوی سازمانهای جهانی که به رصد وضعیت اینترنت در کشورهای مختلف جهان میپردازند، افول سرعت اینترنت در ایران را تایید میکند. این در حالی است که مسئولان دولت سیزدهم همچنان مدعی رشد سرعت اینترنت در دوره دوساله مسئولیتشان هستند. در این فاصله هر ازگاهی نیز اینترنت با اختلالات گسترده مقطعی مواجه میشود که افکارعمومی را نگران کرده است. امروز جایگاه ایران در سرعت اینترنت در جهان ۶۶ است اما وضعیت تهران در میان پایتختها به مراتب بدتر شده و به جایگاه ۸۶ نزول کرده است. البته این آمار مختص اینترنت ثابت است. اوضاع ایران و شهر تهران در رتبه بندی اینترنت ثابت هم اصلا مساعد نیست و ایران کشور ۱۴۵ و تهران شهر ۱۶۲ جهان از لحاظ سرعت اینترنت همراه به شمار میروند. حال اگر بسترهای لازم در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ و دوران اوج کرونا برای آموزش و کار غیرحضوری و آنلاین فراهم شده، پسرفت امروز اینترنت کشور ناشی از چه رویکرد و رویهای در دولت است؟
یکی از ریشهایترین و اساسی معضلات شهر تهران امروز آلودگی هواست که وجوه مختلف زندگی شهروندان را تحت تاثیر خود قرار داده است. بنابراین دولت و شهرداری تهران ابتدا باید سیاستگذاریهای طولانیمدتی برای حل این بحران داشته باشند اما در این میان فراهم کردن بسترهای مناسب برای زندگی در روزهای آلوده نیز از اقدامات ضروری دولت است. با این همه به نظر میرسد وزارت آموزش و پرورش و وزیر آن به جای توجه به مسائل اساسی سرگرم حاشیهها هستند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟