نفس کشیدن در هوای آلوده پایتخت و شهرهای بزرگ ایران هر روز سختتر میشود. شاخص آلودگی هوا از در پنج سال گذشته هر سال بدتر از سال قبل شده و هیچ یک از بندهای قانون هوای پاک که در سال ۹۶ تصویب شده بود نیز اجرا نشده است. اینها نکاتی است که محمد درویش فعال محیطزیست در گفتوگو با فراز مطرح میکند. در شرایطی که بسیاری از پایتختنشینان نه تنها امیدی به بهبود وضعیت هوا ندارند بلکه نگران بدترشدن آن در آینده نزدیک هستند. اما واقعا تهران تا سه سال آینده قرار است هوایی به مراتب بدتر از امروز داشته باشد؟ چرا نهادها به هیچ از وظایف خود برای بهبود شاخصهای آلودگی عمل نکردند؟
برای پاسخ به این سوالات، در ادامه مشروح گفتوگو با محمد درویش را بخوانید.
در روزهایی که نشست سالانه تغییرات اقلیمی در امارات برگزار میشود، نفس کشیدن برای شهروندان در تهران و بعضی از شهرهای بزرگ ایران سخت شده. وضعیت امروز ناشی از چه عواملی است؟
همانطور که میبینید این روزها مسئولان اعتراف میکنند که کمکاری کردند و پاسخگوی نیازها نبودند. اما نمیبینیم که همین مسئولان بگویند در حال اجرای برنامههایی مثل تجهیز ناوگان حمل و نقل شهری، جبران عقبافتادگی از توسعه انرژی خورشیدی و غیره هستیم. در برنامه هفتم توسعه فصل محیطزیست و منابع طبیعی را حذف میکنند و دولت آشکارا اعلام میکند که منابع طبیعی و محیط زیست سد راه توسعه هستند. امروز در یکی از آلودهترین روزهای اصفهان کوره به اصطلاح مدرن ذوبآهن بیشترین میزان آلودگی خود را منتشر کرده است. پتروشیمی چرداول امروز در ایلام کاری کرده که مردم نمیتوانند نفس بکشند. این رویهها نشان میدهد که اگر بخواهیم به آینده امیدوار باشیم فقط رویاپرداز هستیم. چراکه مطلقا شاهد برنامهای از دولتها برای حل بحران آلودگی هوا هستیم. همه فقط فرافکنی میکنند که اعتبار و پول نیست یا تحریم هستیم. اگر تحریم هستیم هنر این است که در این شرایط بتوانید راهکار ارائه کنید و اگر این هنر را ندارید کنار بروید تا تیمی کارآمد سرکار بیاید و بحران را حل کند. امروز بهترین خبر خوب برای مردم ایران استعفای دستهجمعی دولت ناکارآمد است.
برای حل این بحران از کجا باید آغاز کرد؟ آیا همچنان میتوان قانون هوای پاک را مد نظر قرار داد؟
همه قدمهای حل این بحران به وسیله گروهی از نخبگان کشور در قانون هوای پاک دیده شده است. سه سال روی این قانون کار شد و در مجلس تغییراتی داشت و در نهایت سال ۱۳۹۶ مصوب و تبدیل به قانون شد. در این قانون که ۲۴ ماده دارد ۱۶ دستگاه مسئول شناخته شدند و وظایفی برای آنها پیشبینی شد. به طور شفاف هر نهاد از وزارتخانهها تا صداوسیما وظیفهای داشت که در ۶ سال اخیر هیچیک از آنها انجام نشده است. به طور مثال ماده ۸ قانون هوای پاک میگوید سن فرسودگی وسایل نقلیه را باید کمیتهای متشکل از نمایندگان سازمان حفاظت از محیط زیست، وزارت صمت و بیمه مرکزی باید تعیین کنند. کار آنها این بوده که سن فرسودگی را بر اساس معیارهایی اعلام کنند اما همین کار را هم نکردند. آیا این کار ساده هم مربوط به تحریم و بودجه است؟ سازمان محیط زیست باید حدود مجاز انتشار آلایندهها را اعلام میکرده است. سازمان منابع طبیعی باید سالانه ۳۰۰ میلیون درخت میکاشت که اگر انجام میشد از ۹۶ تا امروز به یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون میرسید و میشد جلوی چشمههای تولید گردوغبار را گرفت. آیا درختکاری هم به تحریمها ربط دارد؟ وزارت نیرو باید ۳۰ درصد از انرژی که تولید میکند را به انرژی نو اختصاص میداد. سوال اینجاست که مگر سند همکاری ۲ ساله با چین امضا نشده. چین ۶۰ درصد انرژی خورشیدی جهان را تولید میکند و در کشور همسایه ما امارات متحده عربی بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان را ساخته است. آیا نمیتوان از چینیها برای استفاده از انرژیهای نو کمک گرفت؟ این موضوع نیز به تحریم ارتباط دارد؟
به نظرتان در سه سال آینده هوای تهران تا چه اندازه قابل زیست است؟
تعداد روزهای ناسالم هر سال از ۹۷ در حال افزایش است. سال ۹۷ در تهران ۵۹ روز ناسالم داشتیم. در آن ۵۹ روز هم شاخص آلودگی هرگز از ۱۵۰ بالاتر نرفت. در سال ۹۸ این عدد به ۸۶ روز رسید و در سال ۹۹ نیز ۱۱۷ روز ناسالم را در تهران داشتیم. اما سال ۱۴۰۱ شاخص آلودگی هوا ۱۴۲ روز از ۱۵۰ بالاتر رفته و ۳۴ روز هم از ۲۰۰ بالاتر بوده و ۲ روز بالای ۲۰۰ و ۲ روز بالای ۳۰۰ بوده است. امسال هم که آماری از آن نداریم اما وضعیت بدتر است. پس شرایط هر سال بدتر میشود. نکته دیگر اینجاست که باید توجه کرد در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ در کل دنیا هوا به دلیل کرونا و آنلاین شدن اغلب مشاغل و کارها هوا پاک بوده است. اما با این همه باز هم شاخص آلودگی هوا در ایران بدتر شده است. هیچ کشوری در دنیا جز ایران نیست که در دوره کرونا شدت آلودگی هوا در آن بیشتر شده باشد.
این موضوع درباره استانهای دیگر نیز وجود دارد؟
بله، با استقرار صنایع آلاینده انرژی بر در مناطقی که آب هم وجود ندارد شرایط وحشتناکی برای زیستن در استانها و شهرهای مختلف به وجود آمده است. به طور مثال در اردکان که ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ندارد شاخص آلودگی از ۵۰۰ عبور میکند. به طور کلی فکر میکنم استانهایی که شانس آوردند و مدیرانی از آن استان به مرکز نرسیدند هوای قابل تنفس دارند. گویی هرچقدر که استان محرومتر باشد کیفیت هوای آن بهتر است. سیستان و بلوچستان و کهکلویه و بویر احمد امروز هوایی خوبی دارند اما یزد، اصفهان، سمنان، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی وضعیتهای بسیار نگرانکننده از لحاظ آلودگی هوا دارند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟