روزنامه اینترنتی «فراز» ابعاد این موضوع را با «حمیدرضا خادم»، پژوهشگر و مهندس عمران بررسی کرده است. خادم میگوید: «سد سیوند سال ۱۳۸۶ در منطقه مرودشت ساخته شد به دلیل اینکه آب کشاورزی از این طریق تامین و چاهها از مسیر برداشت خارج شوند».
«سیوند» سدی واقع در شهرستان پاسارگاد و در ۵۰ کیلومتری شهر باستانی پارسه «تخت جمشید» که در حدود ۱۰ کیلومتری شهر پاسارگاد بر روی رودخانه سیوند ساخته شده است، قرار دارد. این رودخانه بین دو محوطه باستانی پاسارگاد و تخت جمشید و در کنار آرامگاه کوروش جریان دارد. حمیدرضا خادم در این باره میگوید: «وقتی این سد ساخته شد تاسیسات جانبی آن کامل نشد؛ فقط سد ساخته و ذخیره آب انجام شد. گفته شده تقریبا بیش از صدها کیلومتر چاه در منطقه مرودشت حفر شده است. این کار باعث شده به دلیل بستر آبرفتی که منطقه سیوند و مرودشت دارد از این سد بهعنوان تزریق آب در منابع زیرزمینی جهت تغذیه سفره ها استفاده شود. عملا این سد کمک به تغذیه منابع زیرزمینی میکند. بهجای اینکه عملکرد سد برداشت از آبهای سطحی باشد، بارور کردن منابع زیرزمینی را انجام میدهد؛ سطح آب در زیر زمین بالا میآید و به تبع آن به چاهها اقدام به برداشت از این منابع آب زیرزمینی برای مصرف کشاورزی کردهاند».
حمیدرضا خادم میگوید: «این موضوع باعث شده که پدیده «رگاب» یا «پایپینگ» به وجود بیاید و منطقه با سرعت بسیار زیادی شروع به فرونشست کند. پدیده رگاب آسیب دیدن لایههای خاک در برابر حرکت آب است. عملا تنها پدیدهای است که فرونشست را ایجاد میکند. این اتفاق با وسعت زیادی در منطقه مرودشت رخ میدهد».
او ادامه میدهد: «لایههای زمین دارای مویینههایی هستند که آب در آنها قرار میگیرد. وقتی چاه حفر میشود سفره شروع به حرکت سمت چاه میکند. ریزدانهها را شسته و با خود میبرد؛ بین درشت دانهها فاصله ایجاد میشود و وزن زمین در بالای سرش شروع به پایین رفتن میکند. به دلیل این وزن، زمین شروع به نشست کردن میکند؛، زیرا بین درشت دانهها فاصله ایجاد شده و باعث فرونشست زمین میشود. این یعنی حرکت کردن سفره، شسته شدن ریزدانهها، فاصله بین درشت دانهها و در نهایت فرونشست. این پدیده رگاب نام دارد».
خادم با بیان اینکه عملا سد سیوند آسیبهایی را به منطقه وارد کرد، میگوید: «در منطقه مرودشت شهری بود بیش از ۲ هزار سال قدمت تاریخی و لولهکشی سفالی آب داشت؛ اما به دلیل ساخت این سد ۱۲۹ سایت تاریخی زیر آب فرو رفت. کارکرد این سد در حال حاضر بارور کردن چاههای منطقه مرودشت بوده که با برداشت از چاهها پدیده فرونشست در حال تشدید شدن است که با سرعت بالایی دارد اتفاق میافتد. قطعا این فرونشست بیشتر خواهد شد. هرچه برداشت بیشتر باشد فرونشست هم اتفاق خواهد افتاد. برای جلوگیری از این موضوع باید برداشت از منابع زیرزمینی متوقف شود؛ تنها راه همین است و هیچ راه دیگری وجود ندارد».
این کارشناس ادامه میدهد: «تا زمانی که از منابع آب زیرزمینی در هر جایی از ایران با وسعت بالا برداشت شود قطعا پدیده فرونشست اتفاق خواهد افتاد. برای مثال در منطقه گیلان هم با وجود اینکه آب فراوان است، اما به دلیل حفر چاه و برداشت از منابع آب زیرزمینی دچار فرونشست شدهایم. اینکه میگویند آب کم شده و پایین رفته که دچار فرونشست شده از اساس اشتباه است. بارش و برداشت باعث پدیده فرونشست میشود. در هر منطقه بر اساس لایههای خاک میزان فرونشست تغییر کرده و در این محوطه تاریخی، فرونشست در فاصله کمی از سازه تاریخی مذکور قرار گرفته است. به دلیل عدم توازن سازههایی که در این محوطه تاریخی قرار دارند مرکز ثقل آنها تغییر میکند».
او میگوید: «این سازهها تا کنون به دلیل اینکه مرکز ثقل آنها وسط بوده توانسته خودش را پایدار نگه دارد؛ وقتی نشست نامتوازن است و شیب پیدا کند، سازه شروع به خم شدن میکند و وزن سازه سبب فرو ریختن آن میشود. ما میتوانیم هر لحظه احتمال ریزش یکی از این سازههای تاریخی در محوطه تخت جمشید و نقش رستم و از بین رفتن آن را بدهیم. این اتفاق در اصفهان هم رخ داده است؛ میدان نقش جهان و تمام آثار تاریخی که در محدوده اصفهاناند نیز در خطر قرار گرفتهاند».
خادم با اشاره به اینکه وقتی فرونشست اتفاق میافتد به دلیل سست شدن بستر، بزرگترین خطر را هم در زمان زلزله میتواند برای سازهها بهوجود بیاورد، هم در زمان عادی، ادامه میدهد: «اگر سطح این فرونشست بالا رود، سازهها ناپایدار شده و امکان مقاومت ندارند. متاسفانه بهدلیل سوءمدیریت توزیع آب در ایران، ما ناگزیر به برداشت از منابع زیرزمینی شدهایم. در بخش عظیمی از کشور، شاید بتوان گفت دو سوم از ایران با پدیده فرونشست درگیر بوده و هر جایی که سایت تاریخی و شهری وجود دارد در خطر هستند».
این پژوهشگرمیگوید: «این فرونشستها نامتوازناند، ممکن است جایی وجود داشته باشد که یک متر نشست کند و در ظاهر اتفاقی برای سازهها بهوجود نیاید. ولی در اصل آن سازهی تاریخی روی یک بستر سخت احداث شده و آن بستر به دلیل اسیب دیدن لایه های خاک زیرین دیگر توان حفظ تابآوری نگهداشتن سازه را داشته است. با توجه به اینکه اکنون فرونشست در سطوح فوقانی زمین اتفاق میافتد، لایههای خاک در زیر سازهها سست میشود. اگر مقداری سازه دِفرمه شود میتواند فرو بریزد؛ حتی ممکن است سالها این اتفاق نیفتد اما به یقین میتوان گفت که سازه پایداری سابق را ندارد، باید به این هم توجه کرد که منطقه مرودشت مستعد زلزله است».
حمیدرضا خادم در پایان میگوید: «در نیمی از ایران گسلهای فعال وجود دارد. پدیده فرونشست بزرگترین آسیب را به تمام سازههای موجود در ایران میزند که تابآوری آنها را در مقابل زلزله بسیار کاهش میدهد. حتی اگر زلزله هم رخ ندهد و این فرونشست ادامه پیدا کند، سازهها روی بستر سستی قرار دارند که هر لحظه ممکن است فرو بریزند».
با وجود تمام این گفتهها، همچنان پرسشهای زیادی پیش میآید. سازهها و بناهای تاریخی ایران چه زمانی قرار است از هر خطر و آسیب احتمالی که به آنها وارد خواهد شد در امان باشند؟ چه کسی پاسخگوی تمام این وقایع خواهد بود؟ چه بر سر این بنای عظیمالجثه با قدمت ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح خواهد آمد؟
این خبر تکمیل میشود
هشدار جدی پزشکان و متخصصان عفونی
بررسی دو گروه فیکنیوز
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک