جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳ 20 September 2024
پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۰
کد خبر: ۸۱۳۷۴
گفت‌وگوی فراز با بهزاد فراهانی

همیشه خودم کارهایم را انتخاب کرده‌ام | هرگز کاری را که در راستای دفاع از مردم نباشد بازی نکرده‌ام

بهزاد فرهانی: هرگز کاری را که نخوانده باشم و این کار در راستای دفاع از مردم نباشد را بازی نکرده و نمی‌کنم. هرکاری باید در دفاع از خواسته مردم باشد تا آن را بپذیرم؛ هرگز نگذاشته‌ام کاری من را انتخاب کند و خودم کارهایم را انتخاب کرده‌ام.
نویسنده :
سارا بقایی

بهزاد فرهانی هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون و یکی از چهره های نام آشنای هنر ایران این روزها دوران نقاهت بیماری اش را می گذراند. اگرچه بسیاری فراهانی را از زمان سریال امام علی (ع) می شناسند اما او نیم قرن فعالیت هنری پربار در کارنامه دارد. 

فیلم‌های سینمایی تجاوز (۱۳۴۹)، راز کوکب (۱۳۶۸)، طوطیا (۱۳۷۷)، سگ کشی (۱۳۷۸)، قلب‌های ناآرام (۱۳۸۱)، دزد و پری (۱۳۹۳)؛ سریال‌های گرگ‌ها (۱۳۶۵)، رعنا (۱۳۶۷)، امام علی (۱۳۷۰)، کت جادویی (۱۳۷۷)، خانه پدری (۱۳۷۹)، گمشده (۱۳۸۹) و دلدار (۱۳۹۸) و نمایش نامه‌های متعدد که از سال ۱۳۴۶ روی صحنه رفته است و تالیف کتاب هایی، چون خون و گل سرخ، خر خسته خارکن به خانه برمی گردد، مطرب عاشق و پنجاه و پنج داستان کوتاه بخش کوچکی از آثار هنری این هنرمند پیشکسوت است.

گفت وگوی فراز با این هنرمند قدیمی در ادامه آمده است. 

این روز‌ها مشغول چه کاری هستید؟

این روز‌ها دوران نقاهت بعد از سرطان روده را می‌گذرانم؛ البته به محض ورودم به ایران از فرانسه سکته مغزی کردم و در حال حاضر تبعات بعد از این سکته است که آزارم می‌دهد، چون تمرکزم را مختل کرده و دائما سرگیجه دارم؛ و از کار‌های هنری شما چه خبر؟

چون از مردن می‌ترسم کار‌هایی که داشته ام را منتشر کرده ام؛ کار آخرم کتابی با عنوان «مجموعه نمایشنامه» است که هر چهار سال یکبار است منتشر کرده ام؛ ۱۵ کارم در کتاب دیگری پیش از این منتشر شده است. کتاب «مجموعه نمایشنامه» تلفیقی از ۱۵ کار نمایشنامه‌ای ام از سال ۱۳۴۶ تا کنون است که بر اساس سلیقه سیاسی، عاشقانه، انقلابی خودم آنان را انتخاب کرده ام.

واقعا از مردن می‌ترسید؟

شوخی کردم؛ مردن هم مانند هر پدیده‌ای روالی از زندگی است و من اساسا معتقد به راهی هستم که مردن در آن بی معناست.

مهمترین مشکل تئاتر حال حاضر در ایران را چه می‌دانید؟

در این مملکت مدیریت هنری نداریم و چند موردی که بر سر کار قرار گرفته اند هم شکلی از اتفاق بوده است. طبیعی است که در چنین شرایطی پدیده هنر به عنوان وسیله‌ای تبلیغاتی تلقی می‌شود در صورتی که اساسا کار هنر این نیست. این یک بعد قضیه است و بعد دیگر این است که نه تنها هنر که چیز‌های دیگر هم برسرجای خودش نیست.

سیاست کلان مملکت در بحث هنر شکست خورده و شکست بدی هم خورده است و به این راحتی هم قابل اصلاح نیست. روحانیت در زمان غیرحاکمیتش کار مستقیم نداشت و معیشت آن از طریق یک کار روشن تعریف نمی‌شد به همین دلیل روال مدیریت و ماهیت هنر را نیاموخته بود و حالا بلد نیست آن را بچرخاند؛ البته ما در بخش هنر مدیران خوب کم نداشتیم، اما نمی‌گذاشتند که کار کنند و کوتاهی زمانی پس از تصدی گری کار را از آنان می‌گرفتند.

مثلا بیضایی جرمی ندارند که مورد اتهام قرار گیرد، اما به ایشان انگ بهایی بودن می‌زنند؛ در صورتی که این انگ اثباتی ندارد و مهمتر از همه این‌ها باید توجه داشت که او گوهر نابی است که به درد جامعه هنری ما می‌خورد و نابغه‌ای در بخش هنر است. باید از این پتانسیل استفاده کرد نه این که او را طرد کرد که مجبور به ترک وطن شود و مهاجرت کند و در دانشگاه یو. سی. ال.‌ای کار کند و حقوقش را از آمریکایی‌ها بگیرد.

وضعیت سینمای ایران را چگونه می بینید؟

وضعیت سینما به مراتب بدتراز تئاتر است چرا که سینما می‌تواند وسیله تبلیغاتی گسترده تری باشد و طبیعتا برخوردار از تفکرات بیشتری برای رهبری اش است. هنر در مجموع بلایی برای مدیران ماست و دعا می‌کنند که‌ای کاش نبود.

از میان کارهایتان مردم کدام را بیشتر دوست داشتند و به شما بازخورد مثبت دادند؟

خانه پدری. البته کار‌های دیگری هم مانند کت جادویی بود که اقبال و محبوبیت زیادی در بین مردم پیدا کرد.

دلیل اقبال مردم نسبت به خانه پدری چه بود؟

صاف‌تر بود و برای خودش استقلال داشت و تفکرات، تعبیرات و ترجیحات خاصی در آن دخیل نبود.

خودتان کدام نقشتان را بیشتر از سایر آثار دوست دارید و چرا؟

خودم هم این نقش را بسیار دوست دارم، چون در کنار رفیق گلم مهدی فتحی بودم و نیز دخترم (شقایق فراهانی) در کنارم بود.

کار در کارنامه کاری تان هست که ازانجامش پشیمان باشید؟

هرگز کاری را که نخوانده باشم و این کار در راستای دفاع از مردم نباشد را بازی نکرده و نمی‌کنم. هرکاری باید در دفاع از خواسته مردم باشد تا آن را بپذیرم؛ من هرگز نگذاشته ام کاری من را انتخاب کند و خودم کارهایم را انتخاب کرده ام.

منظورتان از در راستای دفاع از مردم بودن یک کار چیست؟

مردم خواسته‌های تاریخی دارند و آن خواسته تاریخی برای بخش روشن‌تر مردم آرمان و ایدئولوژی است و آرمان این مردم آزادی است. همه مردم آزادی را دوست دارند، چون زندگی را دوست دارند.

کارگردان مورد علاقه تان در سینمای ایران کیست؟

ناصر تقوایی را دوست دارم، چون کارگردان خوب ایران است.‌ای ایران او را بسیار دوست دارم و نیز بیضایی را.

کلام آخر؟

آنچه بر این مردم می‌گذرد به درد این مردم نمی‌خورد.  

ارسال نظر
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر

پیجر همه جا، از اتاق کودک تا میز کافه و رستوران

چه کسانی از پیجر استفاده می‌کنند؟

در گفت‌وگوی فراز با «علی بهشتی نیا»، کارشناس آموزشی بررسی شد

مخاطرات اختصاص ۲۰ درصد از ظرفیت مدارس به اتباع افغانی

زندگی