مرکز «رویان» برای بیشتر افراد بهعنوان مرکز کمک به زوجینی شناخته میشود که برای فرزندآوری دچار مشکل هستند و نیاز به درمان دارند. رویان یک بنیاد پژوهشی غیردولتی است که سال ۱۳۷۰ با هدف ارائه خدمات درمانی به زوجهای نابارور و پژوهش و آموزش در زمینه علوم باروری و ناباروری تاسیس شد. این پژوهشگاه شامل سه پژوهشکده، دو مرکز درمانی و چندین شرکت دانشبنیان است.
پژوهشگاه رویان مجوز دپارتمان بیماران بینالملل را سال ۱۳۹۶ از وزارت بهداشت دریافت کرده است. در وبسایت مرکز بخشی تحت عنوان «بیماران خارجی» وجود دارد که شرایط مراجعه و دریافت خدمات به این گروه از بیماران توضیح داده شده است. بیماران غیرایرانی باید مستنداتی شامل مدارک پزشکی، کپی پاسپورت و مدارک قانونی مشابه را برای دریافت خدمات درمانی، به مرکز ارائه دهند. هزینهی درمان بیماران بسته به نوع بیماری آنها و طول مدت درمان متفاوت است و بر اساس گفتهی کارکنان هزینههایی که بیماران خارجی پرداخت میکنند، دو برابر هزینه درمان بیماران ایرانی است. در بیمههای طرف قرارداد این مرکز، نام بیمههای تامین اجتماعی و سلامت کارکنان دولت دیده نمیشود. در این حالت به نظر میرسد هزینههای درمان برای اغلب مراجعهکنندگان به صورت آزاد محاسبه میشود. در سایت مرکز ناباروری رویان ریز هزینههای درمان بیماران خارجی به دلار آمده است.
بررسی خبرنگار فراز نشان میدهد بخشی از بیماران این مرکز اتباع افغانی هستند که برای رفع مشکلات ناباروری خود مراجعه و خدمات درمانی دریافت میکنند اما هزینهای که از این بیماران دریافت میشود کمتر از هزینههایی است که سایر بیماران خارجی پرداخت میکنند. به عبارت دیگر اگر یک فرد خارجی برای درمان در این مرکز باید دو برابر یک بیمار ایرانی هزینه پرداخت کند، یک تبعهی افغانی حدودا یک چهارم، این هزینه پرداخت را نمیکنند. نکتهی قابل توجه اینکه یکی از کارمندان این مرکز به خبرنگار فراز گفت: «بین اتباع مقیم و غیرمقیم در میزان هزینهها تفاوت است» البته مشخص نیست که اتباع مقیم بر چه اساسی تشخیص داده میشوند. کادر درمانی در بخش بیماران خارجی نیز به فراز گفت: «اتباع باید برای پذیرش کارت آمایش، پاسپورت و کارت سرشماری داشته باشند تا هزینه کمتری پرداخت کنند. تفاوت و امتیاز دیگر اتباع افغانستانی این است که هزینههای درمان را به ریال پرداخت میکنند و بیماران خارجی به دلار باید هزینههای درمان خود را بپردازند» البته این سوال تقریبا بیپاسخ ماند که اگر بیمار افغانستانی، هیچ نوع مدارک اقامتی نداشته باشد چگونه پذیرش میشود؟
ارائه خدمات در حوزه درمان ناباروری، به دلیل زمانبر بودن، هزینههای بالا و نیاز به پیگیری مداوم یکی از چالشها و مسائل جدی اقتصادی و اجتماعی کشور است. ارائه این خدمات به مهاجران که اغلب آنها اتباع افغانی هستند به دلیل قوانین پیچیده مهاجرت و شرایط کشور ما اهمیت خاصی دارد. در بسیاری از کشورها، مهاجران غیرمجاز برای دریافت خدمات اجتماعی و بهداشتی اغلب با محدودیتهای شدید مواجه میشوند و حتی ممکن است با مشخص شدن غیرمجاز و غیرقانونی بودن، با جریمه یا اخراج روبهرو شوند. اما در ایران این افراد نه تنها از چنین خدماتی محروم نیستند بلکه هزینههایی که برای درمان ناباروری در مراکزی نظیر پژوهشگاه رویان میپردازند، کمتر از دیگر بیماران خارجی است.
این در حالی است که حضور بیرویه افغانیها در ایران، نگرانیهای زیادی را درباره تغییر بافت جمعیتی کشور ایجاد کردهاست. نرخ رشد جمعیت افغانستان ۲.۵ درصد و نرخ رشد جمعیت ایران ۰.۷ درصد است و بر اساس پیشبینیها نرخ رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۱۵ به ۰.۳۶ درصد میرسد. در سال ۱۴۰۱ در یک خبر رسمی گفته شد از ۳۰۰ زایمان یک بیمارستان در استان فارس ۲۹۷ مورد از مادران افغانی بودهاند. از سوی دیگر نرخ زاد و ولد افغانیها ۴.۷۶ است و برآوردها نشان میدهد، جمعیت آنها تا ۲۵ سال دیگر به ۷۷ میلیون نفر میرسد، در شرایطی که نرخ و زاد و ولد در ایران ۱.۶۹ است. بر اساس قوانین بینالمللی، کشورهای میزبان مهاجران غیرقانونی موظف نیستند تمامی خدمات بهداشتی و درمانی را به چنین افرادی ارائه دهند، مگر در موارد اورژانسی. در حالی که زاد و ولد افغانیها در ایران بیشتر از ایرانیها است، چرا باید برای درمان ناباروری آنها در ایران هزینه شود؟ این رویکرد در حوزه ناباروری فشار مالی زیادی بر سیستم درمانی کشور وارد میکند. همچنین پذیرش اتباع افغانی غیرقانونی و غیرمجاز در برخی از مراکز درمانی به دلیل عدم شفافیت در فرآیندها، میتواند به چالشی جدی تبدیل شود. یکی از جدیترین چالشهای این حوزه تغییر بافت جمعیتی ایران است.
آیا تخصیص منابع محدود کشور در شرایط تحریمی و بحران اقتصادی، به مهاجران غیرمجاز و غیرقانونی، بهویژه در شرایطی که خود شهروندان ایرانی به این خدمات نیاز دارند، نمیتواند مشکلاتی در تخصیص عادلانه منابع ایجاد کند؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟