پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ 21 November 2024
سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۱
کد خبر: ۸۵۰۸۳
آیا خودکشی همان مرگ خودخواسته است؟ با نگاهی به خودکشی کیانوش سنجری

می‌خواستم زنده بمانم!

می‌خواستم زنده بمانم!
کیانوش سنجری به‌عنوان فعال و زندانی سیاسی شناخته می‌شد و در شبکه‌های اجتماعی نیز به همین دلیل شهرت نسبی داشت. خودکشی این جوان ناگهانی نبود. او ۲۴ ساعت قبل‌ در توییتر از تصمیم خود خبر داده بود و به نظر می‌رسد اطرافیان و نزدیکان آن‌طور که باید و شاید نوشته‌هایش را جدی نگرفته بودند.
نویسنده :
زهره صدری‌نژاد

عصر بارانیِ چهارشنبه ۲۳ آبان‌ماه ۱۴۰۳ رهگذران و فروشندگان خیابان جمهوری تهران، با شنیدن صدایی مهیب و به دنبال آن همهمه و ازدحام، متوجه بدنی درهم شکسته‌ در پیاده‌رو شدند. پسری جوان چند ثانیه پیش‌تراز طبقه‌ی پنجم ساختمان چهارسو سقوط کرده بود و تلاش نیروهای اورژانس برای نجات جان او بی‌ثمر ماند. تصویری از پیکر بی‌جانش پوشیده شده با پارچه‌ای سفید که فقط تا مچ پایش می‌رسید، آخرین عکسی بود که از او منتشر شد.


ظاهرا همزمان با رسیدن نیروهای امداد و اورژانس، شاید حتی زودتر از آن، خبر، ویدئو و عکس‌ خودکشی کیانوش سنجری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. یکی از نکاتی که پس از انتشار خبر مرگ سنجری در نوشته‌ها و توییت‌های مرتبط جلب توجه کرد این بود که بعضی افراد خودکشی کیانوش سنجری و مرگ دلخراش او را «مرگ خودخواسته» عنوان کردند. روشی که تازگی نداشت و قبلا هم در توصیف و تحلیل خودکشی‌ بعضی افراد دیگر هم به کار گرفته شد، کسانی که اغلب تحصیل‌کرده بودند و در یک حوزه‌ی خاص شهرت داشتند،‌ مانند روزنامه‌نگار، نویسنده، هنرمند و...

خودکشی، مرگ خودخواسته نیست

طی ۲-۳ سال اخیر معمول و مرسوم شده است که در شبکه‌های اجتماعی، سایت‌های اینترنتی و تحلیل‌های فردی از ترکیب «مرگ خودخواسته» به جای واژه‌ی «خودکشی» استفاده ‌شود. این روش از شبکه‌های اجتماعی و صفحات شخصی شروع شد و به سایت‌ها و خبرگزاری‌ها نیز امتداد پیدا کرد. مرگ خودخواسته به‌عنوان ترجمه‌ی کلمه‌ی «یوتانازی» یا «اتانازی» وارد واژگان و محتواهای متنی و گفتاری فارسی شد و در مقاله‌های پزشکی و روان‌شناسی نیز به کار می‌رود. یوتانازی یک واژه یونانی به معنای مرگ خوب، به‌مرگی یا مرگ آسان است. از سال ۱۹۴۲ و با قانونی شدن بعضی از خودکشی‌ها در سوئیس، واژه یوتانازی برای آن انتخاب شد؛ وقتی فرد به دلیل بیماری لاعلاجِ همراه با درد و رنج زیاد یا شرایط خیلی سخت (مانند قطع نخاع یا ناتوانی‌های حاد جسمی)، درخواست خودکشی کند، با کمک روش‌های پزشکی به زندگی او پایان داده می‌شود.


فارغ از تمام بحث‌های قانونی، حقوقی، فلسفی، مذهبی و... این دو واژه در زبان و ادبیات برای شنونده و خواننده دو تعریف، دو بار معنایی و طبیعتا دو تاثیر شناختی، ذهنی و روانی متفاوت دارند. خودکشی هنوز و همچنان برای شنونده‌ی فارسی‌زبان بار منفی دارد، تصویری آزارنده می‌سازد و ذهن را به سمت شرایطی سخت و ناخوشایند و البته انتخابی نادرست و ناشایست سوق می‌دهد. وضعیتی که فرد ناخواسته و به اجبار در آن قرار گرفته است ولی وقتی «خواسته» با واژه‌ی «مرگ» ترکیب شود، تمایل و رضایت خاطر بر هر تصویر و برداشت دیگری غلبه پیدا می‌کند.

می‌خواستم زنده بمانم!

 

دلیل خودکشی هر چه باشد، استیصال و ناامیدی، مشکلات اقتصادی، فشارهای خانوادگی،‌ بیماری سخت جسمی، افسردگی یا دیگر بیماری‌های روان... مسیری که به کشتنِ خود منجر می‌شود، تقریبا مشابه است: فرد پس از تلاش بسیار و شاید تلاشی نه‌چندان زیاد (آستانه‌ی تحمل و صبر افراد مختلف، با یکدیگر متفاوت است)، کم‌کم احساس خستگی و ناامیدی می‌کند، به استیصال می‌رسد و گمان می‌کند هیچ راه نجات و رهایی برایش باقی نمانده و مرگ تنها گزینه‌ یا بهترین گزینه است. یا آن‌قدر احساس خستگی، فرسودگی و نانواتی دارد که ترجیح می‌دهد مرگ را به جای امکان‌ها و روش‌های پیش‌رو یا تداوم شرایط سابق، انتخاب کند.


خودکشی‌های سریع و واکنشی، یعنی وقتی فرد در چند دقیقه یا کمتر از ساعت دست به چنین اقدامی بزند، از دیدگاه روان‌شناسان در دسته‌ی رفتارهای تکانشی قرار می‌گیرند. هر چند در این شرایط تلاش و خستگی بلندمدت پس‌زمینه خودکشی نیست ولی همان فرآیندِ رسیدن به نقطه‌ی پایان در چند دقیقه طی می‌شود و باز هم گمان قربانی بر این‌ است که هیچ راه حل یا راه نجات دیگری ندارد، پس مرگ و کشتنِ خود را انتخاب می‌کند.


در واقع خودکشی برعکس آن‌چه باب شده است و نوشته می‌شود مرگی خودخواسته نیست، یک انتخاب یا گزینه‌ی احتمالی برای همه‌ی افراد نیست، یک نتیجه‌گیری از سر ناامیدی، حس ناتوانی، استیصال، حس تنهایی و بی‌پناهی است. همه‌ی این موارد می‌تواند فقط برداشت و احساس فرد نسبت به خودش و شرایط باشد، نه واقعیتِ موقعیتی که در آن قرار دارد.

خودکشی یا اعتراض قهرمانانه؟

مرگ تأسف‌بار کیانوش سنجری با بحث‌ها و حواشی زیادی همراه بود از علت اصلی خودکشی، احتمال قتل، افراد دخیل در خودکشی و... بر اساس یکی از توییت‌های قدیمی، او درگیر مشکلات اقتصادی بوده است و آن‌طور که بعضی افراد نوشته‌اند به همین دلیل از امکان مهاجرت یا هر تغییر و گشایشی در زندگی‌ ناامید بوده است. به نظر می‌رسد همین وضعیت و خستگی کیانوش از تداوم شرایط سخت و مأیوس‌کننده، او را به سمت خودکشی سوق داده بود.


با این حال نوشته‌هایش نشان می‌دهد همچنان کورسوی امیدی برای نجات از مرگ با کمک و یاری دوستان و نزدیکان داشته است. اگر فرض را بر قصد فردی و شخصی کیانوش برای کشتنِ خودش بگذاریم، توییت‌های ۲۴ ساعت پایانی او اعلام موضع سیاسی یا تلاش برای آزادسازی چند زندانی مشهور نبود. او پس از سال‌ها فعالیت سیاسی بهتر از هر کسی می‌دانست با یک توییت و تهدید به خودکشی نمی‌تواند هیچ تغییر و تأثیری در وضعیت چهار زندانی بگذارد، چه برسد که باعث آزادی آن‌ها شود، آن هم در مدت خیلی کوتاه. کسی که به جد می‌خواهد خودش را بکشد، به دیگران چیزی نمی‌گوید تا کسی مانعش نشود و بتواند تصمیم خود را عملی کند، برعکس آن‌چه سنجری کرد. آخرین توییت‌هایی که کیانوش سنجری نوشت، واپسین فریادهای این مرد به پایان خطر رسیده برای درخواست کمک از دوستان و آشنایان دور و نزدیکش بود. فریاد بلند او بیش از ۲۴ ساعت ادامه داشت تا شاید کسی دستش را بگیرد، روبه‌رویش بایستد، مانعش شود و از اقدام به خودکشی منصرف کند.
که چنین نشد و مرد جوان بی‌جان گشت.

می‌خواهم زنده بمانم!

خودکشی به هر دلیل و با هر انگیزه‌ای همچنان خود-کشی است، با همه‌ی دردناکی و هولناکی آن. یکی از واکنش‌ها و تحلیل‌های اشتباه درمورد خودکشی، اسطوره‌سازی از این عمل و قهرمان‌آفرینی از فرد کشته شده است. به نظر می‌رسد کسانی که برای توصیف این نوع خودکشی‌ها از ترکیب «مرگ خودخواسته» استفاده می‌کنند، متوجه ناپسندی و ناخوشایندی «خودکشی» هستند و به همین دلیل این واژه را به کار نمی‌برند.


وقتی اسم «خودکشی» تغییر داده شود و ترکیب «مرگ خودخواسته» برای آن به کار رود، از میزان ناخوشایندی و هولناکیِ این اقدام نادرست کاسته می‌شود. در شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فعلی که فشارهای مضاعفی روی افراد و اقشار گوناگون جامعه‌ی ما وجود دارد، استفاده از این ترکیب، به‌نوعی وضعیت را رقیق می‌کند و فشار زیاد روی مردم را نادیده می‌گیرد.
از سوی دیگر با تغییر و تعبیر خودکشی به مرگ خودخواسته، مسئولیت اجتماع و مهم‌تر از آن حکومت و دولت را در قبال شهروندان و اعضای جامعه نادیده گرفته می‌شود و کسانی که خودکشی می‌کنند، مسئول تمامی ناامیدی، استیصال و درماندگی خود به حساب می‌آیند که چنین نیست.


در چنین تحلیل‌هایی فراموش می‌شود کشور وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دشواری دارد و مردم زیر انواع فشارهای روانی قرار دارند. با اهدای مدال و تاج پیروزی و قهرمانی به قربانیان خودکشی، این نکته مهم نادیده گرفته می‌شود که هزاران فرد ناامید و خسته‌ی دیگر نوشته‌ها و تحلیل‌ها را می‌خوانند. چنین تفسیر و تعبیر‌هایی می‌تواند توجیه‌ ذهنی به کسانی بدهد که به دلیل همین شرایط سخت یا دشواری‌های زندگی شخصی، فکر خودکشی از ذهن‌شان گذشته است.

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

جزئیات دیدار رئیس جمهور با وزیر خارجه سوریه | پزشکیان: ایران دست از حمایت از دوستان خود برنخواهد داشت

برنامه سپاه تا ۴ سال آینده رسیدن به مدار ۳۶هزار کیلومتری زمین است

قطعنامه حقوق بشری کانادا علیه ایران به تصویب رسید

توصیه می‌کنم کشورهای اروپایی از فرصت گفتگویی که دولت چهاردهم ایجاد کرده، استفاده کنند

گفتگوی تلفنی عراقچی با وزرای خارجه کشورهای عضو شورای حکام آژانس

اوکراین برای نخستین بار با موشک دوربرد بریتانیایی «سایه طوفان» خاک روسیه را هدف قرار داد

آمریکا پیش‌نویس قطعنامه آتش‌بس غزه را وتو کرد

شیخ نعیم قاسم: حزب‌الله بر اساس ۲ مسیر میدان و مذاکره عمل می‌کند

رهبری شخصا به دکتر پزشکیان فرمودند با اصلاح قانون تابعیت قهری موافق هستم

مین‌گذاری بایدن سر راه ترامپ در اوکراین

گیر رسایی به ظریف، پچ‌پچ افزایش قیمت انرژی و تجمع معلمان در بهارستان

کلینیک ترک بی‌حجابی به کجا رسید

آهو دریایی کجاست؟

انتقاد اردوغان از تصمیم آمریکا درباره اوکراین

پیشنهاد سردبیر
زندگی