تصویر نیمه خاموش بیمارستان، تختهایی که شمایل بیماران بدحال ماوا گرفته روی آن، تنها با نور کمجان چراغ قوه روشن شده و صدای بوق ممتد مانیتور علائم حیاتی، نشان میدهد که قطعی برق پا را از آسیب به روان و مال مردم فراتر گذاشته و شریان حیاتی آنها را نیز میفشارد. تصویری که برایتان ترسیم شد، خلاصهای از یک ویدیو است که نخستین بار از صفحه دکتر محمدرضا هاشمیان، فوق تخصص آی سی یو بیمارستان مسیح دانشوری منتشر شد. ویدیویی که هاشمیان در توضیح آن نوشته: «اینبار فیلم این صحنه منتشر شده است اما ما با چنین صحنههایی بارها مواجه شدهایم! اکسیژن که قطع میشود بعضی از ونتیلاتورها از دچار اختلال عملکرد میشوند. بعضی از ونتیلاتورها که توربینی هستند کاملا از کار میافتند. دستگاه ونتیلاتور تلویزیون نیست که با متصل شدن به برق اضطراری عملکردش بدون اختلال ادامه داشته باشد. کوالیتی دستگاه ونتیلاتور کاملا دچار افت می شود. برق اضطراری کیفیت عملکرد را کاهش میدهد و فشار اکسیژن کم میشود و بیمار است دست می رود. رفت و آمد اکسیژن بسیار اثر بدی بر بیمار دارد. وقتی که چنین اتفاقی میافتد ؛ تا کادر درمان بتوانند اکسیژن را تکمیل کنند گاها مشاهده شده که بیماران مبتلا به کووید جان میسپارند. بارها گفتهام که متاسفانه وزارت بهداشت جزئیات مرگ بیماران کووید ۱۹ را منتشر نمی کند!»
ابعاد پنهان یک ویدیوی تلخ
با این حال این ویدیو که تلخ و هشداردهنده است، پس از درگیر کردن احساسات، سوالاتی را هم در ذهن به وجود میآورد. مثلا چطور در شرایطی که بیمار تنفس ندارد و هر لحظه ممکن است فوت شود، اولین مواجهه پزشک با این صحنه میتواند درآوردن تلفن همراه و فیلم گرفتن باشد؟ نکته دیگر آنکه بیماران در بخش مراقبتهای ویژه بستری هستند و این بخش با تمام ویژه بودنش، امکانات لازم و اضطراری (بک آپ برق، آب و اکسیژن) ندارد! اما با تمام این کاستیها،چنین بیمارستانی مجوز فعالیت گرفته و از مردم بابت خدمات بخش و تخت ویژه پول دریافت میکند! از آن بدتر مسئولان چنین بیمارستانهایی هستند که میدانند امکانات لازم برای شرایط اضطراری ندارند با این حال بیمار را بدون روشن کردن شرایط برایش بستری میکنند!
باید برای بیمارستانها استثنا قائل شد
«حسین کرمانپور»، مدیرکل روابط عمومی ستاد ملی مقابله با کرونا درباره شائبهای که در خصوص امکانات اضطراری بیمارستانها به وجود آمده به «فراز» می گوید: «در ضوابط همه بیمارستانها چه خصوصی و چه دولتی چه در تهران و چه در شهرستانها دیزل ژنراتور وجود دارد و ضروری است. بیمارستانی که فیلم تلخی از لحظه فوت بیماران در آن منتشر شد نیز قطعا این امکان را داشته اما باید تاکید کرد که دیزل ژنراتورها نیز ظرفیتی دارند. باید بررسی شود به چه علت دیزل این بیمارستان فعال نبود».
کرمانپور ادامه میدهد: «طراحی دیزل ژنراتور در مواقع اضطراری است، تاکید میکنم اضطراری نه جایگزین کننده برای برق! طبیعتا اگر قطعی برق بی برنامه و مکرر باشد این دستگاه هم مانند تمام لوازم برقی با اختلال مواجه میشود. دیروز در مناطقی از تهران بیش از چهار بار بین ۲ تا ۵ ساعت قطعی برق وجود داشت. مثلا در کارگر شمالی که ما در نظام پزشکی بودیم، ساعت ۱۰ تا ۱۲، ۲تا ۸ شب و ۱۰ شب تا ۱۲ برق قطع بود و تمام سرورهای ما را به هم ریخت. تصور کنید این وضعیت درطول هفته و ماه نیز قرار است اتفاق بیفتد. قویترین دستگاهها هم این فشار را تاب نمیآورند. وضعیت هشداردهنده است و شرکت توانیر باید برای بیمارستانها استثنا قائل شود. دوباره روی باید تاکید میکنم!»
بیمارستانهایی که جان برایشان اولویت نیست!
به نظر میرسد بیمارستانهای اینچنینی بیشتر تحت تملک و مدیریت بخش خصوصی باشند چراکه بیمارستان، قطعا جزو پولسازترین و پولدارترین مجموعههای (اقتصادی) ایران است و میتواند جدا از خدماترسانی به مردم، برای بخش خصوصی توجیه اقتصادی نیز داشته باشد.اما گویا این نوع بیمارستانها یاد گرفتهاند کمترین امکانات را با بیشترین هزینه به مردم ارائه کنند. برای مثال یکی از کاربردیترین امکانی که بیمارستانها باید از آن استفاده کنند، UPS است. تولید UPS (منبع تغذیه بدون وقفه) سالهاست که در ایران با کیفیت بالا انجام میشود. UPSهای سه فازی که میتوانند یک چاپخانه با تجهیزات کامل را برای ساعتها تغذیه کنند. اما سوال اینجاست که چرا چنین بیمارستانهایی که هزینه بستری شدن در آنها نیز بسیار بالاست، از امکانات اضطراری این چنینی استفاده نمیکنند!در این مجال شاید بهتر باشد بعضی از دادههای آماری منتشر شده را برایتان بازگو کنیم. ۶۰ درصد از برق کشور تحت تولید و تملک بخش خصوصی است. در سال ۹۶ قیمت تمامشده تولید برق ۲۵ تومان و خرید از جانب دولت ۳۵ تومان بود، یعنی ۴۰ درصد سود! از طرف دیگر از سال ۹۶ خصوصیسازی ۴۹ درصد از ۱۲ نیروگاه دولتی در برنامه بوده که البته بخش خصوصی به دلیل قیمت پایین برق و عدم توجیه اقتصادی، از سرمایهگذاری روی آن خودداری کردند. باید گفت افزایش قیمت برق یعنی تورم شدیدتر، یعنی افزایش هزینه تولید و افزایش هزینه زندگی! درحالیکه به نظر میرسد دولت میتوانست بخش مهمی از این سرمایهگذاری را تقبل کند اما گویی دولت اساسا ایجاد خدمات اجتماعی را وظیفه خود نمیداند و شبیه یک بانک، براساس سود و صرفه اقتصادی درباره خدمات اجتماعی تصمیم میگیرد!
هزینههای بالایی که حریف بیکفایتی و مرگ نمیشوند!
یکی از کاربران فضای مجازی با انتشار ویدیویی نوشته بود:«در بیمارستانی ۴ ساعت برق قطع شده و با یک پنکه بیماران کرونایی را با تب بالا خنک میکنند». تصور کنید به دلیل عدم امکان پذیرش در بیمارستانهای شلوغ دولتی مجبور شدهاید به بیمارستان خصوصی مراجعه کنید. گزارشها حاکی از آن است که افراد چند ده میلیون هنگام پذیرش و هنگام ترخیص پرداخت کردهاند.هزینه بستری شدن در بیمارستانهای خصوصی برای هر بیمار مبتلا به کرونا در تخت عادی از شبی دو میلیون تومان و در تخت خصوصی از پنج میلیون تومان شروع میشود.تجویز داروهای گرانقیمت مانند آمپولهایی که در داروخانه بیمارستان هر کدام ۳۰ میلیون تومان قیمت داشته، اما در نهایت اثر نکردهاند نیز بخش دیگری از روایت مردم است. تصور کنید با تمام این هزینههای گزاف، عزیزانتان در شرایط غیر ایمنی نگهداری شده و جانشان در خطر باشد! هرچند که وزارت بهداشت گفته بود هزینه درمان یک بیمار کرونا برای این وزارتخانه ۱۹ میلیون تومان است،اما جست و جوها ما را به ارقامی نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان نیز میرساند.این درحالی است که در روزهای ابتدایی ورود کرونا به ایران، علیرضا رئیسی، از معاونان وزیر بهداشت، بیمه بودن اکثر مردم ایران را در شمار افتخارات شمرده و تأکید کرده بود که بیمههای خدمات درمانی ۹۰ درصد هزینه درمان عفونتهای کووید ۱۹ را پرداخت میکنند و بیماران کرونایی نباید دغدغه مالی داشته باشند!با این حال چنین به نظر میرسد که بیمارستانهای خصوصی، چون بودجه حمایتی و دولتی ندارند ناگزیرند که هزینههای خود را از بیماران تامین کنند اما دریافت این تعرفهها طبق اصول و مقرراتی است که از سوی وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی تعیین شده است. دستکم انتظار میرود که در بیمارستان خصوصی باید با ارائه امکاناتی،فراتر از آنچه در بیمارستانهای دولتی انجام میشود، مواجه باشید که هزینههای بالا با خدمات بالا همخوانی پیدا کند. اما به نظر میرسد برخی از بیمارستانهای خصوصی ، هیچ معیار و ضابطه تعریف شدهای برای این تحقق این موضوع ندارند!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟