بحث رتبهبندی معلمان از سال گذشته سرخط خبرها بود و پس از کلی کش و قوس، در نهایت به مرحله اجرا رسید. با این حال اما حاشیههای این طرح همچنان ادامه دارد. زیرا بخش قابل توجهی از جامعه معلمان و فرهنگیان، از رتبه بندی ناراضی بوده و آن را ناعادلانه میدانستند.
روزنامه اینترنتی فراز در این باره با دکتر «علی اصغر فانی»، وزیر اموزش و پرورش دولت یازدهم گفتوگو کرده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
حدود سه ماه از سال تحصیلی گذشته و همچنان برخی از مدارس معلم ندارند. وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده که هیچ کمبود معلمی وجود ندارد اما کمیسیون آموزش مجلس بر این باور است که برخی از مدارس شهرها و استانها کمبود معلم دارد. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
اینکه برخی مدارس معلم دارد یا ندارد را شنیدم ولی هنوز هیچ قضاوتی در رابطه با اینکه برخی از مدارس هنوز معلم ندارد، نمیکنم. میخواهم نکته دیگری بیان کنم، با روشهایی که سالها پیش که تازه آموزش و پرورش جدید به سبک امروزی در کشور راه اندازی شد وزارت آموزش و پرورش را به همان سبک اداره میکنیم که ۱۷۰ سال پیش اداره می کردیم. بدین معنا که ما فکر میکنیم آموزش رایگان است. طبق اصل ۳۰ قانون اساسی که تکلیف دولت ارائه آموزش رایگان است. به این معنی که وزارت آموزش و پرورش فکر می کند باید تمام اجزای آموزش را خود تامین کند. یعنی نیروی انسانی، استخدام، آموزش، گزینش، نظارت و در کتاب درسی از صفر تا صد را باید خود دولت انجام بدهد. در حالیکه در خیلی از کشورها برخی از مراحل فرآیند آموزش را با حفظ نظارت دولت به بخش غیردولتی واگذار می کنند.
زمانی که وزیر بودم، مقوله ای تحت عنوان خرید خدمات آموزشی را مطرح کردیم. در برخی مناطق دورافتاده، مرزی که معلمین رسمی ما حاضر نبودند به آن منطقه بروند به خصوص خانم ها، ما از خدمات بخش غیردولتی برای آموزش استفاده کردیم و در شهرهای بزرگ مثل تهران که تراکم دانش آموز در کلاس درس به ۴۵ نفر و حتی بیشتر می رسید، اعلام کردیم ۱۰ تا ۱۵ دانش آموز از این کلاس را کم کنیم و به مدرسه غیردولتی بفرستیم که بچه ها در آن مدارس آموزش ببینند. هم تراکم این کلاس را پایین آوردیم و هم مدرسه که ظرفیت اضافه داشت را با دانش آموز تکمیل کردیم. البته شهریه دانش آموزان را تماماً دولت پرداخت می کرد و از مردم ما مبلغی دریافت نمی کردیم. منتهی متاسفانه از تجربیات گذشته استفاده نمی شود و سعی می کنند معلم را قراردادی یا حق التدریس سر کلاس بفرستند. این معلم تجربه دارد یا ندارد، آموزش دیده یا ندیده، روش تدریس می داند یا خیر، روان شناسی کودک می داند یا خیر. که متاسفانه خیلی از این سوالات جواب منفی را به همراه دارد. امسال شاهد بودیم به دلیل کمبود نیروی انسانی حتی دانشجویان دانشگاه های فرهنگیان که هنوز دروس معلمی خود را طی نکرده بودند به کلاس درس فرستادند. توصیه من این است تجدیدنظر در روش های آموزش و تامین نیروی انسانی باید در آموزش و پرورش کشور صورت گیرد. تا حدودی تجربیات قبلی را مرور و از آن استفاده کنند.
به نظر شما این امر به دلیل کمبود نیرو است که دوره ای یا آموزش ندیده است و بکار گرفته شده است؟
بله. وقتی کمبود نیرو باشد ناچار هستند افرادی که صلاحیت لازم برای این کار ندارند را بکار گیرند. اتفاقی که در پاییز امسال افتاد همین است که عده زیاد و قابل توجهی بدون داشتن صلاحیتهای معلمی به کلاس درس اعزام شدند. تعبیر وزیر آموزش و پرورش درست است که کمبود معلم نداریم و همه کلاسها معلم دارند ولی متاسفانه معلمی که صلاحیت داشته باشد، نداریم. نگوییم معلم دارند بلکه بگوییم نفر دارند. یک نفری تدریس میکند و ممکن است صلاحیت معلمی داشته باشد و ممکن است صلاحیت نداشته باشد اما نمیتوان گفت همه معلم هستند. برخی از اینها معلم نیستند.
چطور شد که آموزش و پرورش به این وضعیت دچار شد؟
سالهاست یک پروژه را تحت عنوان پروژه مهر در آموزش و پرورش انجام میدهیم و من هم مبتکر این پروژه بودم. یعنی از بهمنماه هر سال برای مهر سال آینده برنامه ریزی میکنیم. به عبارت دیگر، سازماندهی مدارس برای مهر حداقل ۸ ماه وقت نیاز دارد، دو ماه از سال قبل و ۶ ماه در بهار و تابستان سال بعد است. متاسفانه امسال وزارت آموزش و پرورش این پروژه را به جای اینکه از بهمن ماه شروع کند از مرداد ماه شروع کرده است. اگر از بهمن ماه استارت میزد کمبود نیروی انسانی زودتر خود را نشان می داد و بهتر میتوانستند تدبیر کنند. وقتی نزدیک اول مهر شد فهمیدیم تعداد زیادی معلم نداریم ناچار شدیم از این روش هایی که بکار رفت حتی بکارگیری بازنشسته هایی که میدانم با سن ۸۰ سالگی برای آنها پیامک زدند که اگر آمادگی دارید سر کلاس بروید. بازنشسته ها، نیروهای آزاد، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان که درس آنها کامل نشده و حتی اولیای دانش آموزان و مادران بچه هایی که فرزندان آنها در آن مدرسه درس می خواند از همه استفاده کردند و نسبت معلمان غیرتخصصی آموزش و پرورش را امسال افزایش دادند. یعنی قبلاً ۵۰ درصد کسانیکه در آموزش و پرورش تدریس می کنند دوره های معلمی را طی نکرده بودند. الان این ۵۰ درصد افزایش یافته است».
همچنان هم ادامه خواهد داشت؟
مگر اینکه تدبیری بیاندیشند و از تجربیات گذشته استفاده کنند. دوستان فکر می کنند گذشتگان آدم های ناصالح بودند و بهتر است حرف های آنها را گوش ندهیم. من اعتقاد دارم، ما نسبت به گذشتگان خود احترام قائل بودیم و حرف های آنها را گوش می دادیم و برخی از نظرات آنها را اجرا می کردیم. متاسفانه مدیران این دوره اجرا نکردند و اینطور شد که الان بدان دچار شدیم.
برخی براین باور هستند کمبود معلم قابل پیش بینی بود.این موضوع را چطور دیدید؟
اگر پیش بینی را دولت به موقع انجام می داد وضعیت اینطور نمی شد. پروژه مهر به جای اینکه در بهمن ماه کلید بخورد در مرداد ماه کلید خورد. ذیل پروژه مهر ما سه کمیته داشتیم. یک، کمیته نیروی انسانی یا کمیته سازماندهی نیروی انسانی بود. دیگری، کمیته تجهیزات مثل فضاهای آموزشی، کتاب درسی و تجهیزات مدرسه اعم از میز و نیمکت بود و کمیته اخر، کمیته اطلاع رسانی برای اینکه به مردم مخصوصاً روستاها و مناطق محروم اطلاع بدهند و خانواده ها را تشویق کنند تا خانواده ها را ثبت نام کنند که این سه محور یا اصلا انجام نشد یا دیر شروع شد. فلذا نزدیک مهر متوجه شدند که نیروی انسانی کم دارند. از روش های مختلف و با اقدامات پراکنده دنبال این بودند کمبود را جبران کنند. یک مشکل دیگر این بود که کمیته اطلاع رسانی کار خود را انجام نداد و الان آمارهای مختلفی در رابطه با بازماندگان از تحصیل وجود دارد. آمار خیلی وحشتناک است یعنی عده زیادی دانش آموز اعم از کودک و نوجوان داریم که در سن دانش آموزی هستند و مدرسه نمی روند. حداقل آماری که تا الان اعلام شده یک میلیون نفر است ولی پیش بینی می شود آمار بیشتر از این میزان باشد.
بحث رتبه بندی معلمان را داریم. خیلی از کادر فرهنگی اعتقاد دارند عادلانه رتبه بندی صورت نگرفته است. ارزیابی شما چیست؟
این قانونی که برای رتبه بندی در مجلس تصویب شد یک نقص بزرگ داشت که صلاحیت معلمی را ارزیابی نمی کرد. فلذا معلمی به چند گروه رتبه بندی می شوند. اعم از مربی-معلم، استادیار-معلم، دانشیار-معلم، استاد-معلم رتبه بندی می شوند. اما ملاک ها، ضوابط و روش های تعیین رتبه را مشخص نکردند. متاسفانه این لایحه یا طرح را خیلی عوض کردند و شبیه طرح نشد. این طرح نقص بزرگی داشت که معلمین بر چه مبنا و با چه ملاک هایی رتبه بندی می شوند. وقتی ملاک نداشته باشیم سلیقه حاکم می شود. برخی از ملاک ها سلیقه ای است و قابل سنجش و اندازه گیری نبوده است و نتیجه این شد که بیشتر معلم ها اعتراض به رتبه بندی خود دارند. برخی که واقعا صلاحیت رتبه های عالی داشتند در رتبه های پائین ارزشیابی شدند و بالعکس! بنابراین، اشکال در قانون بوده و متاسفانه قانون گذار این نکته را توجه نکرده که ارزیابی حرفه ای معلم مقدم بر رتبه بندی معلم است و متاسفانه ۴۰ هزار میلیارد تومان پول از بیت المال هزینه شد ولی به جای اینکه در جامعه معلمان انگیزه ایجاد کند، آنها را ناراحت کرد و به ضد انگیزه تبدیل شد.
می توان گفت رتبه بندی معلمان ناعادلانه اجرا شد؟
وقتی شما به معلم می گویید رتبه سه آوردید او می پرسد با چه ملاکی من رتبه سه آوردم؟ ملاک های ما درست نبوده و خوب سنجیده نشده است. علت این است که به جای لایحه رتبه بندی باید می گفتند لایحه تعیین صلاحیت حرفه ای معلم و رتبه بندی باشد یعنی نیمی از قانون ابلاغ شد و بقیه را کار نکرده بودند. بنابراین، وقتی در مرحله اجرا قرار می گیرد این اشکالات بوجود می آید و نتیجه این می شود که نه تنها انگیزه معلم اضافه نشد بلکه معلم نسبت به این اقدام معترض بود. زمان ما هم اجرا شد و رضایت عامه معلمین را به همراه داشت و انگیزه معلمین را افزایش داد. این دوره هم این طور اجرا شد و قابل تحقیق است که این رتبه بندی اخیر علی رغم اینکه ۴۰ هزار میلیارد تومان هزینه برای دولت بهمراه داشت انگیزه معلمین را نه تنها اضافه نکرد بلکه کاهش داد.
می توان گفت این رتبه بندی ها سلیقه ای است؟
بخشی از آن بله؛ همینطور است.
بخش دیگر چطور؟
بخشی قابل سنجش و اندازه گیری بوده و میتوانست بدان متکی بود. ولی بخش نظرات شخصی بود که اعمال شد.
معاون وزیر آموزش و پرورش گفته بود از نماز خواندن دانش آموزان فیلم بگیرید و بفرستید. ارزیابی شما چیست؟
کلاً بخش پرورشی و امور تربیتی باید مورد تجدیدنظر اساسی قرار بگیرد. ماموریت معاونت پرورشی باید تجدید نظر شود و بچه ها و دانش آموزان امروز دانش آموزان دهه ۶۰ نیستند بلکه دانش آموزانی با ویژگی های خاص خود هستند و اگر بخواهیم با روش های دهه ۶۰ دانش آموز امروز را تربیت کنیم یقیناً شکست می خوریم. این روش ها هیچ یک جواب نمی دهد و نهایت اطلاعات و دانش مذهبی بچه ها را افزایش می دهد و به مرحله رفتار و تغییر در بینش کمتر می رسد. ما در شورای عالی آموزش و پرورش پیشنهاد دادیم و تصویب شد. معاونت پرورشی و امور تربیتی مورد بازنگری و به روزسازی قرار بگیرد. امروز با نسل آلفا و نسل زد در مدارس روبرو هستیم. وقتی ویژگی های این دو نسل را که بیشتر نسل آلفا تا ابتدائی و دوره متوسطه اول (راهنمایی سابق) است و نسل زد در متوسطه دوم است، وقتی خواسته ها و ویژگی های این دو نسل را بررسی می کنیم، می بینیم هیچ تناسبی با روش های قدیمی و سنتی پرورشی دهه ۶۰ ندارد. به نظر می رسد، مشکل اینجاست و باید این را حل کرد و آن زمان مشخص می شود بچه ها نماز بخوانند روی سامانه قرار دهند و ما کنترل کنیم روش درستی است یا روش های نوین برای ارائه خدمات فوق برنامه در بین دانش آموزان کدام بهترین روش بشمار می آید.
چنین دیدگاهی باعث نمی شود نسل جدید دانش اموزان تصوری که به مذهب دارد تغییر کند؟
ما ملی گرایی را در ۴۰ و اندی سالی که از انقلاب می گذرد را تضعیف کردیم تا اسلام گرایی را در بچه های خود تقویت کنیم. ملی گرایی تضعیف شد و اسلامی گرایی محقق نشد. ما اینجا در تربیت با این خطا مواجه بودیم که بهترین راه این است که روی روش ها و جهت گیریها علامت سوال بگذاریم و از نو امور تربیتی و فعالیت های فوق برنامه را طراحی جدید کنیم. این را در شورای عالی آموزش و پرورش بررسی کردیم و تا یکی دو ماه پیش عضو این شورا بودم و تصویب شد منتهی عمر ما در شورا کفاف نداد و اطلاعی ندارم که این کار دنبال شد یا خیر.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟