جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ 22 November 2024
يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
کد خبر: ۸۲۷۷۹
بازخوانی تلاش برای لاپوشانی یک جنایت در سالگرد سلاخی داریوش مهرجویی و همسرش

من همسر داریوش مهرجویی باید از طرف یک بیگانه تهدید بشم با چاقو؟ بعد می‌گن نژادپرستی!

درست ۳۶۵ روز پیش، حوالی ساعت ده و نیم شب، مونا در خانه را باز می‌کند و بعد صدای جیغ بلندی انتهای آن کوچه تاریک شهرک «زیبادشت» شمالی شنیده می‌شود. صدای فریاد را راننده معتمد خانواده می‌شنود. او نمی‌داند که مونا با پبکر بی‌جان پدر درست وسط نشیمن خانه غرق در خون روبه‌رو شده و هنوز چشمش به جسد خون‌آلود مادر در اتاق نیافتاده که فریاد بلندی سر داده.

من همسر داریوش مهرجویی باید از طرف یک بیگانه تهدید بشم با چاقو؟ بعد می‌گن نژادپرستی؟ کمپین تشکیل می‌دین؟...

شب به نیمه نرسیده، ماموران پلیس به خانه رسیده‌اند و بعد خبر قتل کارگردان شهیر سینمای ایران در تلویزیون و دیگر رسانه‌ها مخابره شده است؛ داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمد‌ی‌فرسلاخی شده‌اند. کسی نمی‌داند این خبر، نقطه آغاز یا پایان یک تراژدی است.  

۳۶۵ روز قبل؛ تهران-کرج

توی جاده تهران-کرج می‌رانیم. از مقصدمان فقط یک اسم می‌دانیم؛ شهرک زیبادشت. داریوش مهرجویی و همسرش آنجا به قتل رسیده‌اند. بهتر است بگویم سلاخی شدند. شبیه همان خواب‌هایی که هامون می‌دید و در واقع رویا‌های مهرجویی جوان بود: «خواب دیدم که در سردابه قرون وسطایی سلاخی شدم». حالا  در ۸۳ سالگی، سردابه قرون وسطایی جایش را به ویلای خارج شهر داده است. به شهرک که می‌رسیم مقابل در ورودی بزرگ، حامد بهداد دقیقا همزمان با ما و درست با خودرویی یکسان منتظر است. ما با حامداد بهداد و دوستانش وارد می‌شویم. اسمش را باید گذاشت خوش‌شناسی یا تصادف؟ نمی‌دانم. فقط می‌دانم که بعد از شنیدن خبر با سرعت انداختیم توی اتوبان تهران-کرج تا ناچار نباشیم ماجرا را از پشت گوشی‌هایمان و از میان اخبار رسمی دنبال کنیم. وقتی وارد شهرک می‌شویم همکارم زنگ می‌زند و خبر می‌دهد که در شبکه‌های اجتماعی، برای تخریب «فراز» رقابتی آغاز شده است. رقابتی که در آن تشخیص دوست و غیردوست مشکل است. در حالی که صبح یک‌شنبه یک گزارش مکتوب و یک گزارش ویدیویی دست‌اول در فراز منتشر می‌شود.

گزارش‌های یک جنایت:

اینجا زیبادشت، قتلگاه مهرجویی، ساعت ۴ بامداد

۱۰۰ دقیقه هولناک؛ روایتی از شب قتل داریوش مهرجویی و همسرش

تهدید یک هفته قبل از جنایت

یک هفته قبل از وقوع جنایت، یعنی ۱۵ مهر ماه، وحیده محمدی‌فر همسر مهرجویی پستی در صفحه اینستاگرام خود منتشر می‌کند. او می‌نویسد کسی که «لهجه ایرانی» نداشته شبانه به خانه‌ای حمله کرده و اگر در را در لحظه آخر قفل نمی‌کرده، معلوم نبوده چه اتفاقی رخ می‌داده است. او می‌نویسد: «من همسر داریوش مهرجویی پیشکسوت هنر مملکت آیا باید از طرف یک بیگانه تهدید بشم با چاقو؟ بعد یه سری می‌گن نژادپرستی؟ کمپین تشکیل می‌دین؟...». اولین قدم برای انتشار گزارش این تهدید، صحت‌سنجی آن است. خبرنگار فراز برای صحت‌سنجی سراغ یکی از خبرنگاران قدیمی سینما می‌رود که به صفحه شخصی شادروان محمدی‌فر دسترسی دارد. او پست را تایید می‌کند و اسکرین شات اختصاصی از آن و پست دیگری مربوط به بهمن سال گذشته مرتبط با این موضوع تهیه می‌شود. پس از آن خبرنگار فراز با بررسی‌های بیشتر درمی‌یابد که فرد تهدیدکننده همسر مهرجویی از اتباع افغانی است. این روند، اما از صحت‌سنجی تا بررسی‌های بیشتر برای مشخص‌شدن فرد تهدیدکننده تا شنبه یعنی ۲۲ مهر به درازا می‌کشد. حوالی ساعت ۶ بعد ازظهر گزارش «فراز» با تیتر «تلاش مهاجر افغانی برای زورگیری از همسر داریوش مهرجویی» که از همه لحاظ صحت‌سنجی‌شده منتشر می‌شود. در حالی که پیش از فراز و از ۱۷ مهر ماه رسانه‌های متعددی خبر پست شادوران محمدی‌فر را منتشر کرده‌اند. خبر فراز، اما ۲۲ مهر منتشر می‌شود. بی‌خبر از آنکه چند ساعت بعد، همان مهاجم با «لهجه غیرایرانی» این بار با سه نفر هم‌دست دیگر مهرجویی و همسرش را در خانه سلاخی خواهند کرد.

آغاز پرونده‌سازی همزمان با گزارش میدانی فراز

پروژه پرونده‌سازی علیه فراز همان شب آغاز می‌شود. وقتی ما مقابل خانه مهرجویی رسیدیم. هیچ‌یک از رسانه‌های مطرح در آنجا خبرنگاری ندارند. همه در شبکه اجتماعی کلاب‌هاوس و توییتر سابق جمع هستند و روایت‌های خلاف واقع برای تخریب فراز آغاز شده است. موج اتهام‌ها را هم «احسان رستگار» فعال رسانه‌ای اصول‌گرا آغاز می‌کند. او مدعی می‌شود که فراز بر مبنای پست سال گذشته مرحوم محمدی‌فر گزارشی نوشته و درست چند ساعت قبل از قتل مهرجویی آن را منتشر کرده تا قتل را به مهاجران افغانی نسبت دهد. این در حالی است که فقط نگاهی گذرا به گزارش فراز هم مشخص می‌کند که مبنای گزارش پست یک هفته قبل مرحوم محمدی‌فر است که در آن به طور مشخص به غیرایرانی بودن مهاجم اشاره کرده و البته فراز در بررسی‌های خود به افغان بودن او مطمئن شده است. همه چیز آن‌قدر شفاف و واضح است که فکر می‌کنیم نباید آن را جدی گرفت. پروژه علیه فراز، اما کاملا جدی است و توییت‌ها و اتهام‌ها یکی پس از دیگری از سوی کسانی که فراز را «مهاجرستیز» و «افغان‌ستیز» می‌دانند سرازیر می‌شود.

یک سال پس از فاجعه

یک سال پس از فاجعه

یک سال پس از فاجعه

 

کار خودشونه!

اما جدی‌تر بودن پرونده‌سازی وقتی دقیقا مشخص می‌شود که مدیرمسئول فراز، صبح پس از جنایت به نهاد‌های امنیتی فراخوانده می‌شود و سردبیر هم راهی دادسرای فرهنگ و رسانه. همراه فراز مدیرمسئول روزنامه «اعتماد» هم به دادسرا فرخوانده شده. این روزنامه هم مصاحبه‌ای را که در روز‌های قبل با مرحوم محمدی‌فر انجام را روز یکشنبه، یعنی روز پس از قتل منتشر کرده است. نهاد‌های ذی‌ربط پس از شنیدن توضیحات کاملا قانع می‌شوند. مبنای ابهامات آنها هم توییت‌هایی است که روایتی خلاف واقع از گزارش فراز در سطح گسترده منتشر کرده‌اند. از احسان رستگار گرفته تا دیگرانی که خود را روزنامه‌نگار می‌خوانند و هیچ حدومرزی برای افترا و اتهام ندارند. تاجایی که می‌گویند: «کار خودشونه!».

 

یک سال پس از فاجعه

یک سال پس از فاجعه

یک سال پس از فاجعه

 

دوباره تهران-کرج!

در راه به سمت کرج تازه می‌فهمم پرونده‌سازی چطور کار می‌کند. پس از شب جنایت این دومین بار است که به کرج می‌روم. پلیس فتا اول به پدرم و بعد به خودم زنگ می‌زند تا گزارش میدانی از شب قتل مهرجویی را از روی سایت حذف کنیم. هرچند که آنها هم وقتی در جلسه‌ای خودمانی توضیحات را می‌شنوند و مستندات را می‌بینند از ما خواهش می‌کنند که به روند پیگیری‌های روزنامه‌نگارانه و پوشش پرونده ادامه دهیم. با این حال تخریب‌ها ادامه دارد. روزنامه کیهان در گزارشی که سراسر آن بر مبنای اتهام‌های مجازی و خلاف واقع نوشته شده، اتهام‌ها و ادعا‌هایی علیه فراز مطرح می‌کند. فراز در جوابیه‌ای به این اتهام‌نامه پاسخ می‌دهد. هرچند که پاسخ این ادعا‌ها ابتدا در توضیح سردبیر فراز، شش صبح یک‌شنبه و بار‌ها پس از آن داده شده است.

من همسر داریوش مهرجویی باید از طرف یک بیگانه تهدید بشم با چاقو؟ بعد می‌گن نژادپرستی! کمپین تشکیل می‌دین؟...

بیشترببینید و بخوانید:

توضیح سردبیر فراز در مورد خبر قتل داریوش مهرجویی وهمسرش

پاسخ «فراز» به اتهام کیهان

قاتل دستگیری می‌شود و گزارش‌های فراز تایید!

۲۵ مهر ماه ۱۰ مضنون از جمله باغبان سابق مهرجویی دستگیر می‌شوند. یک روز بعد شادروان مهرجویی و همسر او تشییع می‌شوند. هنوز مشخص نیست که قاتل چه کسی است. در این مدت موجی از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان و بازو‌های داخلی آنها آغاز می‌شود تا قتل را به فضای قتل‌های زنجیره‌ای دهه هفتاد شبیه کنند. حتی برخی سایت‌ها مدعی هم‌دستی «باجناق‌های» مهرجویی برای کشیدن نقشه قتل او و اجیرکردن چند نفر می‌شود. پیش از آنکه این شائبه‌ها داغ شود، اما در ۲۷ مهر سخنگوی فراجا از اعتراف قاتل اصلی که همان باغبان سابق و همان کسی است که یک هفته قبل از قتل مرحوم محمدی‌فرا را تهدیده کرده خبر می‌دهد. همه گمانه‌زنی‌ها درباره «قتل زنجیره‌ای» و «باجناق‌ها» نیز تکذیب می‌شود. کریم با برادرش و دو نفر از دوستانش که از باغبابان همان شهرک هستند نقشه قتل و سرقت را کشیده است. آن هم پس از آنکه او در پی شکایت مهرجویی از شهرک اخراج شده و البته مدعی داشتن طلب ۳۰ میلیون از خانواده مهرجویی است. حالا اخبار رسمی هم گزارش فراز درباره افغانی بودن تهدیدکننده را تایید می‌کند. با این همه، هیچ از اکانت‌های مجازی و رسانه‌هایی همچون کیهان برای ادعا‌های خود علیه فراز نه تنها عذرخواهی نمی‌کنند که حتی لازم نمی‌دانند توضیحی درباره پرونده‌سازی‌ها یا در بهترین حالت، روایت سراسرغلط خود بدهند.

یک سال پس از فاجعه؛ ابهام‌ها روشن می‌شود؟

حالا یک از سال قتل شادروان مهرجویی و همسرش گذشته است. در این یک سال کریم قاتل اصلی ابتدا به جرم خود اعتراف کرد و در خرداد ماه به دو بار قصاص محکوم شد. همچنین متهم دوم به تحمل ۲۰ سال حبس و شلاق تعزیری، متهم سوم به تحمل ۲۰حبس و متهم چهارم به دلیل نوجوان بودن به ۵ سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم شدند. چندی بعد، اما خبر آمد که کریم قتل را منکر شده و مانوش منوچهری وکیل مونا مهرجویی نیز از وجود ابهامات در پرونده خبر داد. منوچهری مدعی شد که انگیزه‌های قتل کافی نبوده و آمری وجود داشته که دستور قتل را داده است. تا اینجا به نظر می‌رسد که وکیل مهرجویی بیشتر در مسیر افزودن ابهامات پرونده سخن می‌گوید و اظهارنظر‌های او با ادعا‌های وکیل کریم درباره وجود ابهامات شباهت‌هایی دارد. موضوعی که خود شائبه‌ها و ابهام‌های بیشتری را به وجود می‌آورد. گفته می‌شود که تمام اپلیکیشن‌های گوشی همراه شادروان محمدی‌فر نیز پاک شده و هیچ اطلاعاتی از مراودات او در دست نیست. به همین دلایل با درخواست وکیل مهرجویی پرونده وارد فرآیند بررسی مجدد شده و هنوز به پایان خود نرسیده است. همه جلسات دادگاه نیز به صورت غیرعلنی برگزار شده تا غباری از رازآلودی در این پرونده پس از یک سال وجود داشته باشد. در این مدت و حتی در سالگرد این فاجعه نیز رسانه‌های به ابعاد این جنایت نپرداختند و حتی در سالگرد آن نیز رسانه‌های فارسی‌زبان تلاش زیادی برای سرپوش گذاشتن بر ملیت قاتلان اصلی انجام دادند. این‌ها یعنی نگرانی‌ها از سرانجام این پرونده بیشتر می‌شود. نگرانی از اینکه شبیه کابوس‌های هامون، پرونده سلاخی مهرجویی و همسرش نیز مبهم و رازآلود باقی بماند. 

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

دادگاه لاهه حکم جلب صادر کرد | نتانیاهو بازداشت می‌شود؟!

چقدر از قطعی برق به خاطر استخراج بیت‌کوین است؟

جزئیات دیدار رئیس جمهور با وزیر خارجه سوریه | پزشکیان: ایران دست از حمایت از دوستان خود برنخواهد داشت

برنامه سپاه تا ۴ سال آینده رسیدن به مدار ۳۶هزار کیلومتری زمین است

قطعنامه حقوق بشری کانادا علیه ایران به تصویب رسید

توصیه می‌کنم کشورهای اروپایی از فرصت گفتگویی که دولت چهاردهم ایجاد کرده، استفاده کنند

گفتگوی تلفنی عراقچی با وزرای خارجه کشورهای عضو شورای حکام آژانس

اوکراین برای نخستین بار با موشک دوربرد بریتانیایی «سایه طوفان» خاک روسیه را هدف قرار داد

آمریکا پیش‌نویس قطعنامه آتش‌بس غزه را وتو کرد

شیخ نعیم قاسم: حزب‌الله بر اساس ۲ مسیر میدان و مذاکره عمل می‌کند

رهبری شخصا به دکتر پزشکیان فرمودند با اصلاح قانون تابعیت قهری موافق هستم

مین‌گذاری بایدن سر راه ترامپ در اوکراین

گیر رسایی به ظریف، پچ‌پچ افزایش قیمت انرژی و تجمع معلمان در بهارستان

کلینیک ترک بی‌حجابی به کجا رسید

پیشنهاد سردبیر
زندگی