جدیدترین نام اضافهشده به لیست انتصابات ترامپ، شخصیتی شناختهشده است: «رابرت اف.کندی جونیور». او اکنون قرار است وزیر بهداشت شود. کندی جونیور که زمانی بهعنوان یک فعال برجسته محیط زیست شناخته میشد، اکنون به یک فعال ضدواکسن تبدیل شده. او مصرف هیدروکسی کلروکین را برای درمان کووید توصیه میکرد و علیه درمانهای معمول و مؤثر موضعگیری کرده بود.
کندی جونیور همچنین بارها ادعا کرده بود واکسنهای کودکان با شیوع اوتیسم ارتباط دارد و استفاده از فلوراید در آب برای پیشگیری از پوسیدگی دندانها فایدهای ندارد. او بدون توجه به همهگیری کووید، همچنان اعتقاد دارد مقامات بهداشت عمومی آمریکا بیش از حد بر بیماریهای عفونی تمرکز کردهاند. کندی در جملهای درخشان گفته بود: «ما قرار است بیماریهای عفونی را برای حدود هشت سال کنار بگذاریم.»
البته انتصاب کندی چندان غافلگیرکننده نبود؛ ترامپ بارها گفته بود میخواهد به کندی اجازه دهد در حوزه سلامت کشور آزادانه فعالیت کند. با این حال، انتصاب جدید رئیسجمهور برای دادستان کل یعنی بالاترین مقام قضایی کشور، شوک بزرگی بود: «مت گیتس». گیتس با اتهام قاچاق جنسی کودکان و تجاوز جنسی به افراد زیر سن قانونی، دو سال تحت نظر بود. تا همین هفته پیش، همکاران او در مجلس نمایندگان در حال بررسی پرونده اخلاقی او بودند تا این که چند روز قبل از اعلام گزارش، با استعفای او روند بررسیها متوقف شد.
برخی معتقدند انتصاب چنین شخصی به عنوان رئیس وزارت دادگستری آمریکا، تاکتیکی انحرافی است؛ هدف از این انتصاب منحرف کردن نگاهها از دیگر انتصاباتی است که جنجالیتر هستند. از این منظر، ترامپ میداند گیتس هرگز بهعنوان دادستان کل تایید نخواهد شد، چون حتی در سنا که اکثریت آن جمهوریخواه است، افراد زیادی با این انتخاب مخالفت خواهند کرد. گیتس مثل طعمهای برای راضی کردن منتقدان به آب انداخته شده تا ترامپ بتواند به راحتی باقی برنامه خود را پیش ببرد.
ترامپ برای مدیر اطلاعات ملی که مسئولیت نظارت بر ۱۸ نهاد اطلاعاتی از جمله سیا (CIA) و آژانس امنیت ملی (NSA) را بر عهده دارد، به «تولسی گبرد» روی آورده؛ نمایندهای دموکرات که پیش از پیوستن به جمهوریخواهان، در حاشیه حزب دموکرات قرار داشت. او بیشتر به دلیل ملاقات با «بشار اسد» و تکرار سخنان تبلیغاتی کرملین شناخته شده است.
پس از حمله روسیه به اوکراین، گبرد خیلی سریع غرب را مقصر دانست و حتی خط تبلیغاتی مسکو را که ادعا میکرد آمریکا در اوکراین آزمایشگاههای بیولوژیکی مخفی دارد، تکرار کرد. یکی از کانالهای تلویزیونی تبلیغاتی «ولادیمیر پوتین»، او را «دوستدختر روسیه» خوانده بود. وقتی از یکی از مفسران این شبکه پرسیدند آیا گبرد واقعا یک مامور روسی است، پاسخ داد: «بله.» حالا تولسی گبرد در قلب روابط آمریکا با متحدانش از جمله بریتانیا قرار دارد؛ آیا سازمانهایی مانند «امای۶» (MI6) میتوانند با خیال راحت اطلاعات خود را با چنین فردی به اشتراک بگذارند؟
همتای پیشنهادی گبرد در پنتاگون که قرار است مسئول بزرگترین و ثروتمندترین ارتش تاریخ بشر باشد، «پیت هگست»، مجری برنامه صبحگاهی آخرهفته فاکسنیوز است. هرچند هگست در عراق و افغانستان خدمت کرده و بهعنوان نگهبان زندان در خلیج گوانتانامو فعالیت داشته، هرگز حتی یک غرفه کوچک را هم مدیریت نکرده است؛ چه برسد به این که بخواهد یکی از بزرگترین سازمانهای جهان که نزدیک به ۳ میلیون نفر را در استخدام خود دارد، مدیریت کند. عدم تجربه مدیریتی او اما به اندازه باورهای او ترسناک نیست.
بدن هگست پوشیده است از خالکوبیهایی که شامل نمادهایی است مخصوص ملیگرایان مسیحی راستگرا. این روزها، او از بنیادگرایان افراطی یهودی حمایت میکند که به دنبال بازسازی معبد باستانی در کوه معبد اورشلیم هستند؛ محلی که مسلمانان آن را «الحرم الشریف» مینامند. چنین حرکتی بهقدری تحریکآمیز است که میتواند به آغاز یک جنگ مذهبی بیانجامد.
«مایک هاکبی»، فرماندار سابق آرکانزاس، گزینه ترامپ برای سفیر اسرائيل است. هاکبی که یک مسیحی انجیلی است، مثل هگست با راهحل دو دولتی مخالف است. او اصرار دارد کرانه باختری را با نام عبری آن یعنی «یهودیه» و «سامره» خطاب کند و بهشدت معتقد است که «چیزی به نام اشغال وجود ندارد.» هاکبی در سال ۲۰۰۸ گفته بود: «چیزی به نام فلسطینی وجود ندارد.» شاید بسیاری از رایدهندگان آمریکایی که گمان میکردند انتخاب ترامپ نسبت به هریس برای فلسطینیها بهترست، اکنون سردرگم باشند.
با این اوصاف، این انتخابها میتواند در یک چارچوب کلی معنای به خصوصی داشته باشد. برخی امیدوارند این فقط یک پیشنهاد اولیه از سوی ترامپ باشد؛ کسی که مهارت و زیرکی زیادی در مذاکره کردن دارد. او چیزی کاملا غیرقابل قبول به سنا پیشنهاد میدهد و سپس برای رسیدن به توافق مذاکره میکند.
برخی دیگر بر این باورند که ترامپ با انتصاب این افراد سعی دارند در سازمانهای دولتی نوعی هرجومرج ایجاد کند چراکه این مدیران نهتنها نظم سازمان را بهم می ریزند که ساختار را هم نابود میکنند. وقتی دولت فدرال به یک ویرانه بدل شود، تمام قدرت به ناچار در دست یک نفر در راس خواهد بود.
از منظر دیگری اما شاید بتوان گفت که ترامپ در این نوع مهرهچینی تنها به میزان «وفاداری» توجه کرده است. او میداند شخصیتی مثل گیتس که حتی در میان همکاران خود منفور است، همه چیز را مدیون او خواهد بود. بهعنوان دادستان کل، او هر کاری که ترامپ بخواهد انجام خواهد داد، لیست دشمنان ترامپ را پیگیری خواهد کرد، کسانی را که با رئیسش در افتادهاند، تحت پیگرد قرار خواهد داد و انتقامهایی را که ترامپ در آرزوی آنهاست، به سرانجام خواهد رساند.
علاوه بر این، گیتس و دیگران نوعی آزمون هستند؛ شبیه آنچه پوتین اغلب اوقات انجام میدهد. شما متحدان خود را وادار میکنید از چیزهایی که میدانند غیرقابل دفاع است، دفاع کنند؛ در این صورت آنها امتیازاتی میدهند که پیشتر تصور آنها نیز برایشان غیرقابلپذیرش بود.
حالا این بستگی به جمهوریخواهان در سنا دارد. آیا آنها بیشتر از این خود را تحقیر میکنند و به این نمایش گروهی از افراد بیکفایت و متقلب رای تایید میدهند؟ یا بالاخره شهامت پیدا میکنند و به دیکتاتور بالقوهای که حزب آنها را تسخیر کرده و اکنون بر دولت ایالات متحده سایه انداخته، نه میگویند؟ با توجه به همه آنچه در این هشت سال دیدهایم، شاید پاسخ واضح باشد.
ویدیو:
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟