شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی، بزرگترین تولیدکننده کشور است. مزارع این شرکت، در حال حاضر در هشت شهر خرمشهر، کارون، اهواز، شوش و شوشتر، شادگان و باوی پراکنده شده و مساحت ۷۴هزار هکتاری از سطح استان را به خود اختصاص داده است.
هرکدام از این مزارع، با ظرفیت اسمی تولید ۱۰۰هزار تن شکر در سال فعالیت میکنند و در حالی که موجب افتخار و شیرینکامی دولتمردان و بخش خصوصی شده، هوا، محیط زیست و میوه بومی این منطقه، «خرما»، را در شرف نابودی قرار داده است؛ شرایط زیستی خوزستان، در کمبود آب، آلایندههای هوا و خاک بحرانی و نیازمند رسیدگی فوری است.
«برداشت سوخته»، عنوان عملیاتی است که برای درو کردن نیشکرها انجام میشود؛ در این روش برداشت، مزرعه در سطح وسیع و به منظور از بین رفتن شاخ و برگ اضافی گیاه، به آتش کشیده میشود تا برداشت مکانیزه ریشههای نیشکر، سرعت و سهولت پیدا کند. این فرایند حجم زیادی دود و آلاینده کربنی به هوای خوزستان اضافه میکند و سالهاست وعده جایگزینی آن با «برداشت سبز» داده شده ولی تا این لحظه هنوز این وعدهها محقق نشده است.
آسیب قابل ملاحظه دیگر صنعت نیشکر خوزستان، مصرف آب زیاد است؛ آب مصرفی برای یک هکتار مزرعه نیشکر، در طول یک دوره، به طور متوسط سالانه ۳۰هزار متر مکعب است و با توجه به مساحت ۷۴هزار هکتاری زیر کشت در استان خوزستان، مصرف آب مزارع نیشکر این استان، در طول یک سال، حداقل ۲ میلیارد و ۲۲۰میلیون متر مکعب است و این میزان آب، دو برابر حجم آبی است که از طریق کانالهای مختلف، به استانهای همجوار خوزستان منتقل میشود!
آسیب دیگری که از قِبَل مزارع کشت نیشکر، در سالهای طولانی دامنگیر استان خوزستان شده است، آلودگی منابع آبی استان به زهاب مزارع کشت نیشکر و پسابهای کارخانههای این صنعت است. هرچند در سالهای اخیر، صحبت از تصفیه این پسابها و برگشتشان به طبیعت و کشاورزی است اما در سنوات طولانی، این پسابهای صنعتی، آسیب زیادی به آب و خاک خوزستان وارد کرده است.
البته گفتنی است منابع آبی خوزستان، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله پسابهای بیمارستانی، پرورش ماهی و آلایندههای صنایع دیگر هم هست اما آب آلوده به کود و سموم کشاورزی مزارع نیشکر در حجم بسیار بالا اولین آلایندهای است که به منابع و زهابهای کشاورزی استان راه پیدا کرد.
برای تصور میزان آب مصرفی و آلوده شده صنعت نیشکر، میتوان به این اشاره کرد که تنها بخشی از پسابهای صنعت نیشکر از دو کارخانه «امیرکبیر» و «میرزا کوچک خان»، منجر به ایجاد یک تالاب مصنوعی، به اسم «تالاب ناصری» شده است که بنا بر گزارشهای موجود، خود این تالاب، منشأ آسیبهای محیط زیستی است.
هرچند نگاه صنعت به این تالاب، مثل یک اتفاق خوب و اجرای یک تعهد محیط زیستی است، اما نباید فراموش کرد که آب این تالاب، مملو از مواد شیمیایی و مضر است و تجمع طولانی مدت آن، تبخیر سطحی و اضافه شدن دائمی آلایندهها، این تالاب را که قبلاً دشت بوده است، به یک پدیده مضر بدل کرده که با خشک شدنش، یک فاجعه محیط زیستی ایجاد خواهد کرد.
این تجربه ناموفق باید درس عبرتی باشد تا تعهد محیط زیستی دیگری، گریبان محیط زیست خوزستان را نگیرد و مثلاً در همین مورد اخیر به این فکر کرد که ایده تبدیل ۲۵هزار هکتار از زمینهای خوزستان به مزرعه اکالیپتوس، دقیقاً چقدر بر جبران آلودگی هوای حاصل از «برداشت سوخته» صنایع نیشکر خوزستان تأثیر دارد و یا اصلاً برای کشت این مزرعه، تا چه حد آمادگی آبی، خاکی و نیروی انسانی وجود دارد، سازگاری این مزرعه با منطقه چقدر قابل حدس و دفاع است و با اجرای این طرح آیا تجربه ناکارآمد تالاب ناصری تکرار نمیشود؟
ویدیو:
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟